وب نوشت های من

آرشام پارسی – فعال حقوق دگرباشان

وبلاگ جدید برای مقابله با فیلتر

متاسفانه وبلاگ من در ایران فیلتر شده است و خیلی از دوستان می خواستند که در آدرسی جدید بنویسم.
این هم آدرس جدید وبلاگ من: (لطفا آدرس های خود را به روز رسانی کنید)

http://www.arshamparsi2.wordpress.com

ما که نیستیم. پس پیدا کنید کثافت ها را.

آقای احمدی نژاد در به اصطلاح جشن پیروزی خود گفت که در کشورهای غربی برای به دست آوردن دو رای بیشتر از دزدان و همجنسبازان و کثافت ها حمایت می کنند. خیلی از دوستان دگرباش ناراحت شده اند و خب حق هم دارند وقتی از یکی از شخصیت های هنوز رسمی کشور اینچنان اظهاراتی را می شنوند.
من هم در ابتدا ناراحت شدم که چرا باید ما را اینگونه و در کنار دزدان خطاب کنند. اما کمی فکر کردم و برای دل خوشی هم که شده گفتم منظورش به ما نبود. گفت دزدان که خب معلوم است دزدان چه کسانی هستند. گفت همجنسبازان که خب نه تنها آقای احمدی نژآد بلکه خیلی از انسان های دیگر هم هنوز از واژه های جدید اطلاعی ندارند و با علم سالیان قبل خود ما را همجنسباز خطاب می کنند اما نیم دانم کثافت ها چه کسانی هستند.
آقای احمدی نژآد همانطور که در یکی از مناظره هایشان گفت برای دول خلیج العربیه به استادان عرب باید مراجعه کرد تا فهمید این عربی به چه کلمه ای بر می گردد من هم به استادان ادبیات فارسی مراجعه کردم و متوجه شدم که ما جزو کثافت ها نیستیم چون نگفت همجنسبازان کثافت گفت همجنسبازان یا کثافت ها.
پس دوستان عزیز یا باید دزد باشید یا همجنسباز وگرنه مکثافت هستید وو از نظر نهمین رئیس جمهور ایران گزینه ی دیگری پیش بینی نشده است. لطفا خانم ها و آقایان کثافت اعتراض کنند و همسو با دزدان و همجنسبازان شوند چون همه ی ملت ایران مورد توهین قرار گرفته اند شاید هم همه ی شهروندان جهان.

به امید آزادی و پیروزی
آرشام پارسی

فوری – حضور دگرباشان در اعتراضات مردمی

در هفته ی گذشته که موجی از اعتراضات نقاط مختلف ایران را فرا گرفت بی شک دگرباشان زیادی را نیز در خود داشت و همه کنار یکدیگر پرسیدند که رای ما چه شد و آن را مطالبه کردند.
در این هفته با تعداد زیادی از دگرباشان در ارتباط بودیم و در انتشار اخبار و برناممه ها همکاری می کردیم.
روز دوشنبه تلوزیون سی بی سی کانادا از من خواسته است که برای انجام مصاحبه ای در ارتباط با سازمان دگرباشان ایرانی و دگرباشانی که در داخل ایران زندگی می کنند و نقش آنها در این اعتراضات مردمی به استودیو آنها بروم.
بنابراین از همه ی دوستان می خواهم که چنانچه فعالیت هایی انجام داده اند و مایل هستند به اطلاع دیگران رسیده شود هر چه سریعتر آنها را به آدرس ایمیل info@irqr.net ارسال کنند. مسلمن هیچ نام و نشانی عنوان نخواهم کرد و فقط مایل هستم اخبار بیشتری داشته باشم.

به امید موفقیت برای همه ی ما ایرانیان
آرشام پارسی

اعتراضات

در چند روز گذشته ایران شاهد حوادثی است که در سی سال گذشته و یا حتی قبل از آن به نا به گفته ی بزرگترها بی سابقه بوده است. مردم در شهرهای مختلف به خیابان ها آمده اند و حقوق خود را مطالبه می کنند. حقوقی که زیر پا گذاشته شده و توهینی که به شعور مردم ایران شده است. دوازده سال پیش می گفتند می نویسیم خاتمی می خوانند ناطق اما خاتمی رئیس جمهور شد به نا به صلاحیت هایی. این بار می گفتند می نویسیم موسوی می خوانند احمدی نژآد. نوشتیم موسوی و خواندند موسوی اما گفتند احمدی نژاد و کودتایی شد که تناریخ آن را به اسم کودتای بیست و دوم خرداد به یاد خواهد داشت اما باز به یاد خواهد داشت که مردم اعتراضی گسترده کردند و حق خود را خواستند و باید ببینیم که می گیرنند یا سرکوب می شوند.

ما مردم ایران دموکراسی و آزادی می خواهیم. اینها خواسته های زیادی نیستند و جزو اسای ترین حقوق هر انسانی به شمار می روند اما به راحتی زیر پا گذاشته می شود و پاسخ اعتراض ها هم تیر و خشونت و دستگیری است.

واقعن چه اتفاقی قرار است بیافتند ونسل ما و نسل آینده چه سرنوشتی را تجربه خواهد کرد. در چند روز گذشته تظاهرات گسترده ای در شهرهای بزرگ دنیا برپا شده بود و ما در تورنتو تا به حال سه برنامه داشته ایم و دو برنامه ی دیگر نیز در چند روز آینده برگزار خواهد شد. امشب بعد از اتمام برنامه ها با چند نفر نشسته بودیم و صحبت می کردیم. یکی از آنها زندانی سیاسی در دهه ی شصت بود و می گفت که تمام اتفاقات انقلاب در حال تکرار شدن است. تاریخ تکرار می شود. خبرهایی از بسته شدن فرودگاه امام خمینی هم به گوشمان رسید که امیدواریم صحت نداشته باشد. فردا صبح قرار شد من با چند شرکت هواپیمایی تماس بگیرم تا صحت این خبر را جویا شوم. امیدوارم که فردا صبح شرکت های هواپیمایی بگویند که پروازهایشان به ایران مشکلی ندارد در غیر این صورت اتفاق های بدی در حال افتادن است.

امروز یک نفر برای من پیامی در فیس بوک فرستاد و واقعن متاثر شدم. پرسید که آیا در بین این تظاهرات دگرباشان هم حضور دارند؟ آیا می تونی تصاویری از اعتراضات آنها با پرچم رنگین کمانی تهیه کنی و بفرستی؟! توضیح دادم که امروز بجث گرایش های جنسی و یا تفاوت های عقیده ی سیاسی نیست. بحث بر سر آزادی و رعایت حقوق انسانی و دموکراسی است و جامعه ی دگرباش هم جزئی از جامعه ی ایران در این اعتراضات شرکت می کننند. اما نمی فهمید که چرا پرچم رنگین کمان ندارند!! کمی توضیح دادم اما تمام متن پاسخم را پاک کردم و نوشتم اگر دیدم برایت می فرستم. با خودم گفتم چرا من باید این فرد را گیج تر از این کنم. این فردی که در امریکا به دنیا آمده و هیچ تصوری از زندگی یک ایرانی ندارد چه برسد به دگرباش بودن، چطور می تواند شرایط را آنطور که هست درک کند؟ بر این باور است که اعتراضاتی است و هر حزب و گروه با پرچم خود در آنجا حاضر هستند اما نمی داند که واقعیت چیست. کاش روزی بفهمد و یا کاش روزی بتوانیم آن عکس ها را برایش بفرستیم.

همسویی و همراهی

امروز در مراسم اعتراض در تورنتو شرکت کردم. حدود سه تا چهار هزار نفر در آنجا بودند و همه همصدا با ایرانیان خواستار حقوق انسانی و شهروندی خود شدند.
چند نکته را مایلم از قول دوستان تحلیلگرایرانی که امروز با آنها صحبت کردم اینجا بنویسم:
در همه ی شهرهای دنیا ایرانیان همصئ شده اند و دوستان داخل کشور شما تنها نیستید.
اعتراض های ما مدنی است و باید ادامه دهیم و همو و یکصدا رای مان را پس بگیریم.
اگر تظاهرات به تهران محدود شود سرکوب خواهد شد اما اگر همه ی شهرها همصدا باشند نیروی مقابله با همه ی ملت وجود ندارد و حمان را خواهیم گرفت.
دلسرد نباید باشیم زیرا دریافت خواست های مدنی در دیگر کشورهای مشابه نیز حتی تا چند ماه هم زمان برده است.
شعارهایی مانند الله و اکبر، بوق زدن، مسدود کردن خیابان ها و … نمونه های اعتراضات مدنی هستند که کارآمد می باشند.
ما دگرباشان هم جزئی از ملت هستیم و حقوقمان را باید مطالبه کنیم و همصدا و همراه با همه باشیم.
طبق گزارش ها نیروهای پلیس آرامتر از نیروهای ضد شورش هستند اما تعداد نیروهای ضد شورش به اندازه ای نیست که در تمام شهرها پخش شوند و همه را سرکوب کنند.

ما در خارج از کشور نیز اعتصابات خود را ادامه می دهیم و با رسانه های خارجی در تماس مستقیم هستیم و صدای شما را به گوش جهانیان می رسانیم.
همه ی خبرای موثق را به دیگران گزارش دهیم و از داخل به خارج و از خارج به داخل یک پل ارتباطی درست کنیم.
می توانید خبرهای خود را برای من ایمیل کنید و یا در فیس بوک پیام بفرستید و ما آنها را منتشر خواهیم کرد.
اگر سرعت اینترنت کاهش پیدا کرده و قادر به بارپزاری در فیس بوک و یا یوتیوب ندارید می توانید آنها را برای ما ایمیل کنید و ما این کار را انجام خواهیم داد.
ایمیل من info@irqr.net است

باید در تماس باشیم.

احمدی نژاد رئیس جمهور ما ایرانیان نیست

باید فقط بگویم که متاسفم. از اینکه وقاحت را به سر حد خود رساندند و حرف امامشان که می گفت میزان رای ملت است را به میزان تقلب دولت است، کاهش دادند.
در چند روز گذشته اخبار را به صورت لحظه به لحظه پیگیری می کردم و گروهی بودیم که سعی می کردیم اخبار ها را در فیس بوک منتقل کنیم و اخبار خارجی را نیز به داخل منعکس نماییم.
با دیدن هر فیلم مضطرب تر می شدم و نگران هستم مثل همه ی ایرانیان. نگران سرنوشتمان، رای مان، خواسته هایمان و کودتایی که اتفاق افتاده است.
سخنان احمدی نژآد را هم شنیدم که باز ما را در کنار دزدان و کثافت ها قرار داد.
واقعن شرم آور است.

ایده های کروبی

من کاملا با گفته های مینو صابری (http://www.aavang.ir) موافقم. من هم از ایده های کروبی (نه خود او) حمایت می کنم اما فکر می کنم اگر همه جیز به خوبی و بدون تقلب پیش برود موسوی در دور اول رئیس جمهور شود.
باید منتظر بود و دید.

انتخابات، دل یا عقل

با خیلی از دوستان که صحبت می کنم می گویند دلمان با کروبی است اما عقلمان با موسوی.

کروبی برنامه هایش بهتر است و موسوی ممکن است شانس بیشتری داشته باشد و بهتر است که در مرحله ی اول کار تمام شود.

اول از همه نباید فراموش شود که تمام این کانیدیداها تایید شده ی شورای نگهبان هستند و در اصل و فرعیات زیادی با هم هم عقیده و هم سو اما در لباس ها و نقش های مختلف. کارنامه ی همه ی آنها نشان می دهد که در گذشته اینان چه کردند و امروز چه کسانی اطراف آنها هستند. در گزارش امیر فرشاد ابراهیمی نکتهی جالبی دیدم که نوشته بود خانواده ی کسی که سعید حجاریان را ترور کرد در ستاد انتخاباتی میر حسین موسوی در حال فعالیت هستند. خب کاندیدای اصلاح طلب و ساخت و پاخت با قاتل اصلاح طلب؟ یا در آن طرف پرونده های اختلاس میلیاردی و چپاول سرمایه های کشور و حقوق شهروندی؟

مردم ایران هم همیشه در حال جو زدگی رای داده اند و معمولا معیار انتخابشان توانایی های رئیس جمهور در اداره ی کشور نیست و شاید خیلی از آنها از روی زیبایی پوسترها و یا دریافت یک بلیت فوتبال و یا یک کیلو سیب زمینی رای بدهند. شاید هم حق داشته باشند چون بدانند که همه ی اینها از یک کرباس هستند و فرقی نمی کند چه کسی رئیس حمهور شود پس بهتر است یم فوتبال مجانی و یا یک کیلو سیب زمینی مجانی بگیریم و خدا را شکر کنیم.

خیلی ها هم با دقت کاندیداها را مورد بررسی قرار می دهند و یکی را انتخاب می کنند اما آیا تعداد آنها در اکثریت است یعنی حداقل 51 درصد مردم اینطور عمل می کنند تا مطمئن باشیم می توانیم تغییر ایجاد کنیم؟

دعواهای زیادی پیش بینی می شود و امیدوارم که وضع مردم بدتر نشود و حداقل همین طور که هست بماند.

انتخابات روز جمعه

چند روز دیگر انتخابات ریاست جمهوری در ایران است. امروز مطلبی از امیرفرشاد ابراهیمی خواندم که برایم خیلی جالب بود. می توانید آن مطلب را در سایت گفتنی ها (http://www.goftaniha.org) بیابید.

هشدار پلیس

این نامه را یکی از دوستان دریافت کرده بود و جهت اطلاع عموم در اینجا منتشر می شود.

هشدار

«ولاتلقوا بايديكم الي التهلكه: با دست خود، خود را به هلاكت نيندازيد»

http://www.police.ir/

هموطن گرامي: بدليل تبادل هرزنامه هاي اينترنتي كه توسط رايانه شما دريافت يا ارسال گرديده است كدينگ سرورهاي رايانه شما از طريق شبكه هوشمند معاونت مبارزه با جرایم خاص و رایانه ای علامت گذاري و در ليست زرد اين شبكه قرار گرفته است. لذا منبعد هر گونه فعاليت اينترنتي شما مورد ارزيابي قرار گرفته و بكمك سيستمهاي تركيبي رایانه ای Computer System و سیستم مخابراتی Comunication System، شماره تلفن منزل شما را bold (ليست سياه) و پس از ايجاد محدوديت‌هاي فني که از طريق پروتکل اينترنت ايجاد مي‌کند فعاليتهاي شما محدود و سپس در تهران بزرگ معاونتها و در مراكز استان ها اداره مبارزه با جرایم خاص و رایانه ای پس از تشكیل پرونده در اداره آگاهی و رسیدگی به تخلفات رایانه ای طبق قوانين مندرج در بندهاي ذيل الذكر به طور قاطع برخورد جدي صورت خواهد گرفت.

در ضمن دريافت ايميلهاي حاوي مسائل غير اخلاقي بيانگر رضايت شما از مسائل مربوطه قلمداد مي شود و مسئوليت آن بر عهده اپراتور رايانه اي است كه به خط تلفن مورد نظر وصل گرديده است. همچنين ايجاد ايميلهاي جديد از ديد اين معاونت مخفي نخواهد ماند و وبلاگها، وبسايتهاي و … كه مورد فعاليت شماست توسط مرورگر شبكه امنيت ناجا بطور اتوماتيك چك مي گردد.

اين معاونت داراي سریعترین مرورگر با همخواني بر روی انواع پلتفرم ها و سیستم عامل ها می باشد و از قابلیت هایی همچون مرور صفحات در قالب Tab، خبرخوان RSS، جست و جوی خصوصی، رابط کاربری و … برخوردار می باشد. و فعالیت های کدهای جاوا اسکریپت و همچنین پلاگین ها و دیگر موارد را مورد بررسي قرار دهد. و پس از بررسي شروع به Cache کردن صفحات توسط مرورگر (ذخیره یک کپی از اطلاعات دریافت شده از اینترنت) مي كند. و در نهايت شروع به بلوکه کردن هرزنامه‌ها و نامه‌هايي که از سوي سرورها فرستاده مي‌شود، مي نمايد. و کلیه متن ها، تصویر، صدا، كد و پایگاه داده‌ یا مایكروفیلم یا مایكروفیش و ديگر برنامه ها را نيز تحت كنترل قرار مي دهد.

مرورگرهاي امنيتي اين معاونت امکانی را فراهم می آورد تا به هنگام برخورد با یک فایل PDF آن را در مرورگر به نمایش در بیاورد و از آن بهره بگیرد. بدون آن که از نرم افزارهای مربوطه برای نمایش آن استفاده نماید.

«كشف جرم رایانه ای با يك كار  تركیبی با همكاری متخصصان رایانه و كشف جرم در كنار یكدیگرصورت مي گيرد.»

فعالیت غیرقانونی سایتهای اینترنتی، هكرها و قفل شكن های شبكه ؛ کراکرها و ….. و تمام مسایلی که منجر به مسائلي ضد اخلاق شبکه اينترنت مي باشد در دستور كار ما قرار گرفته است.

پلیس فعالیت خود را در جهت مقابله با مجرمان اینترنتی به صورت تخصصی آغاز كرده است. نیروی انتظامی جهموری اسلامی ایران  از سال 78 با گسترش مصرف و به كارگیری رایانه و اینترنت در كشور و با توجه به نیازهای جامعه برای رسیدگی به جرایمی در این خصوص كه در حال صورت گرفتن و یا در شرف انجام بود مطالعات و تحقیقات گسترده ای در این خصوص آغاز كرد كه نتیجه این بررسی ها در سال 81 منجر به تشكیل یك واحد با عنوان اداره كل مبارزه با جرایم خاص و رایانه ای در معاونت آگاهی نیروی انتظامی كشور شد.

سوءاستفاده از رایانه، هر نوع رفتار غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرمجاز مربوط به پردازش خودکار و انتقال داده‌ها جرم اینترنتی محسوب می‌شود و برخورد با متخلفان اینترنتی در دستور برنامه سال آینده ناجا قرار دارد و همچنين با متخلفان وبلاگ‌‏ها كه اقدام به انتشار مضامین ممنوع می‌‏كنند به شدت برخورد قانونی صورت خواهد گرفت.

از طرفي قانون مطبوعات ؛ یعنی تمام مقررات مشمول یک نوشتار از قبیل حقوق نویسنده ؛ منتشر کننده ؛ مدیر مسول و …. شامل مدیران و گردانندگان وبسایتها می شود در مورد انتشار الکترونیکی وبسایتها و وبلاگها صادق بوده و به كمك قوانين جديد مبارزه با تخلفات اينترنتي اعمال خواهد شد.

تعداد زيادي از سایت‌‏های ممنوعه و غیرمجاز شناسایی شده‌اند و برخورد با مديريت سایت‌‏ها در حوزه كاری ماست‌ ‏و دستگیری هم داشته‌‏ایم و به مقامات قضایی هم معرفی شده‌‏اند.

تا كنون پلیس امنیت اخلاقی فضا را برای متخلفان اینترنتی ناامن كرده است و در تلاش هستیم فضای فعالیت این افراد متخلف را بیشتر از قبل در تنگنا قرار بدهیم.

مسایلی مثل ایجاد مزاحمت و هتک‌حرمت از آن دسته موضوعاتی هستند که ناجا نسبت به آن حساس است.

جرایم و مجازاتها

فصل اول- جرایم علیه محرمانگی دادهها و سیستمهای رایانهای و مخابراتی

مبحث اول – دسترسی غیرمجاز

ماده۲- هر كس عمداً و بدون مجوز، با نقض تدابیر حفاظتی داده ها یا سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی، به آنها دسترسی یابد به جزای نقدی از یك میلیون ریال تا شش میلیون ریال یا به حبس از نود و یك روز تا یك سال محكوم می‌گردد.

مبحث دوم- شنود و دریافت غیرمجاز

ماده۳- هر كس عمداً و بدون مجوز داده‌‌های در حال انتقال غیر عمومی در یك ارتباط خصوصی به، یا از یك یا چند سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی یا امواج الكترومغناطیسی شنود یا دریافت نماید به حبس از نود و یكروز تا یكسال یا پرداخت جزای نقدی از یك میلیون ریال تا شش میلیون ریال محكوم خواهد شد.

مبحث سوم: جرایم علیه امنیت

ماده ۴- هركس عمداً و بدون مجوز نسبت به داده‌های سری در حال انتقال یا موجود در سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل داده كه واجد ارزش برای امنیت داخلی یا خارجی كشور باشد، مرتكب اعمال زیر شود به مجازات‌های زیر محكوم می‌گردد:

الف ـ دسترسی به داده‌های موضوع این ماده یا تحصیل آنها به حبس از یك تا سه سال و جزای نقدی از ده میلیون ریال تا صد میلیون ریال

ب ـ قرار دادن داده‌های مذكور در دسترس اشخاص فاقد صلاحیت دسترسی به حبس از دو تا ده سال

ج ـ افشا و یا قرار دادن داده‌های مذكور در دسترس دولت، سازمان، شركت، قدرت و یا گروه بیگانه یا عاملین آنها به حبس از پنج تا پانزده سال

تبصره۱ ـ داده‌های سری، داده‌هایی هستند كه افشاء آنها به امنیت كشور و یا منافع ملی صدمه وارد سازد.

تبصره ۲ ـ آیین نامه طرز تعیین و تشخیص داده‌های سری و نحوه طبقه‌بندی و حفاظت آنها ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزارت دادگستری و با همكاری وزارتخانه‌های كشور، اطلاعات، ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات و دفاع وپشتیبانی نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.

ماده ۵ ـ هر كس به قصد دسترسی به داده‌های سری موضوع ماده ۴ با نقض تدابیر امنیتی، به سیستم‎های رایانه‌ای و مخابراتی مربوط دست یابد به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون ریال تا سی میلیون ریال محكوم خواهد شد.

ماده ۶ ـ هر یك از مأمورین دولتی كه به‌نحوی امین، مسئول حفظ، امنیت و یا حفاظت فنی داده‌های موضوع ماده ۴ این قانون و یا سیستم‌های مربوط باشد، در اثر بی‌احتیاطی، بی‌مبالاتی و یا عدم رعایت اصول حفاظتی سبب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت دسترسی به داده‌ها حامل داده‌ها و یا سیستم‌های مذكور در ماده فوق گردند، به حبس از شش ماه تا دو سال و محرومیت از خدمات دولتی تا پنج سال و یا پرداخت جزای نقدی از پنج. میلیون ریال تا سی میلیون ریال محكوم می‌گردد.

فصل دوم: جرایم علیه صحت و تمامیت داده‌ها و سیستمهای رایانه‌ای و مخابراتی

مبحث اول: جعل

ماده۷- هر كس به قصد تقلب، داده های رایانه ای و مخابراتی دارای ارزش اثباتی را تغییر داده یا ایجاد ، محو یا متوقف نماید، مرتكب جعل رایانه ای بوده و علاوه بر جبران خسارت وارده، به حبس از یك سال تا هفت سال یا به پرداخت جزای نقدی از ده میلیون تا پنجاه میلیون ریال محكوم خواهد شد.

ماده۸- هركس داده‌های مذكور در ماده ۷ را با علم به مجعول بودن آنها، مورد استفاده قرار دهد، علاوه بر جبران خسارات وارده به حبس از یك‌سال تا پنج سال و یا به پرداخت جزای نقدی از ده میلیون ریال تا پنجاه میلیون ریال محكوم خواهد شد.

مبحث دوم: تخریب وایجاد اختلال در داده‌ها

ماده۹- هر كس به قصد اضرار، داده‌های دیگری را از سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی یا ازحامل‌های داده پاك نماید یا صدمه بزند یا دستكاری كند یا غیر قابل استفاده نمایدو یا به هر نحو تخریب یا مختل نماید به طوریكه منتهی به ضرر غیر شود به حبس از شش ماه تا دو سال و یا به پرداخت جزای نقدی از دو میلیون ریال تا بیست میلیون ریال محكوم می‌گردد

مبحث سوم: اختلال در سیستم

ماده۱۰- هر كس عمدا با انجام اعمالی از قبیل وارد كردن، انتقال دادن، ارسال، پخش، صدمه زدن، پاك كردن، ایجاد وقفه، دستكاری یا تخریب داده‌ها یا امواج الكترومغناطیسی، سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی دیگری را غیر قابل استفاده كرده یا عملكرد آنها را مختل نماید به حبس از شش ماه تا دو سال و یا به پرداخت جزای نقدی از دو میلیون ریال تا بیست میلیون ریال محكوم می‌گردد.

مبحث چهارم: ممانعت از دستیابی

ماده۱۱- هر كس عمدا از طریق سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی یا بوسیله امواج الكترومغناطیسی و با انجام اعمالی از قبیل مخفی كردن داده‌ها، تغییر رمز ورود ویا رمزنگاری داده‌‌ها، مانع دستیابی اشخاص مجاز به داده‌ها یا سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی گردد به حبس از نود و یك روز تا یك سال و یا به پرداخت جزای نقدی از یك میلیون ریال تا ده میلیون ریال محكوم می‌گردد.

فصل سوم:كلاهبرداری

ماده۱۲- هر كس با انجام اعمالی نظیر وارد كردن ، تغییر ، محو ،ایجاد، توقف داده‌ها یا مداخله در عملكرد سیستم و نظایر آن، از سیستم رایانه‌ای یا مخابراتی سوء استفاده نماید و از این طریق وجه یا مال یا منفعت یا خدمات مالی یا امتیازات مالی برای خود یا دیگری تصاحب یا تحصیل كند در حكم كلاهبردار محسوب و به حبس از یك سال تا هفت سال و پرداخت جزای نقدی معادل وجه یا مال یا قیمت منفعت یا خدمات مالی یا امتیازات مالی كه تحصیل كرده است، محكوم می‌شود.

تبصره: مجازت شروع به این جرم ، حداقل مجازات حبس مقرر خواهد بود

فصل چهارم: جرایم مرتبط با محتوا

ماده۱۳- هر كس از طریق سیستم رایانه ای یا مخابراتی محتویات مستهجن از قبیل نمایش اندام جنسی زن و مرد یا نمایش آمیزش یا عمل جنسی صریح انسان یا انسان با حیوان را تولید كند یا منتشر سازد یا مورد هر قسم معامله قرار دهد، به حبس از نودو یك روز تا یك سال یا پرداخت جزای نقدی از یك میلیون ریال تا ده میلیون ریال و یا به هر دو مجازات محكوم خواهد شد.

تبصره ۱: چنانچه محتویات موضوع این ماده در دسترس اشخاص زیر ۱۸ سال تمام قرار داده شود یا برای آنها منتشر یا ارائه گردد مرتكبین به حداكثر یك یا هر دو مجازات مقرر محكوم خواهند شد.

تبصره ۲: تولید محتویات غیر واقعی با قصد انتشار یا معامله مشمول مقررات این ماده است.

ماده۱۴- هر كس از طریق سیستم رایانه ای یا مخابراتی مرتكب اعمال زیر شود، در مورد جرایم موضوع بند الف به حبس از یك سال تا سه سال یا جزای نقدی از سه میلیون تا پانزده میلیون ریال یا به هر دو مجازات و در مورد جرایم موضوع بند ب و ج به حبس از سه ماه و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از یك میلیون تا ده میلیون ریال یا به هر دو مجازات محكوم خواهد شد.

الف) محتویات مستهجن از قبیل نمایش اندام جنسی یا نمایش آمیزش یا عمل جنسی اشخاص زیر ۱۸ سال یا ظاهراً زیر ۱۸ سال تمام تولید یا ارایه یا منتشر یا ذخیره سازی یا تهیه نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد.

ب ) به منظور دستیابی اشخاص زیر ۱۸ سال تمام به محتویات موضوع بند الف این ماده یا ماده قبل، مبادرت به تبلیغ یا تحریك یا تشویق یا دعوت یا فریب یا تهدید آنها نموده یا طریق دستیابی به محتویات مذكور را تسهیل نموده یا آموزش دهد.

ج) به منظور ارتكاب جرایم و انحرافات جنسی یا سایر جرایم یا خودكشی یا استمال مواد روانگردان اشخاص زیر ۱۸ سال تمام را آموزش داده یا تبلیغ یا تحریك یا تهدید تشویق یا دعوت نموده یا فریب دهد یا طریق ارتكاب یا استعمال آنها را تسهیل نماید.

تبصره ۱: تولید یا ذخیره سازی یا تهیه محتویات غیر واقعی چنانچه به قصد ارایه یا انتشار یا قرار دادن در دسترس دیگران نباشد از شمول این ماده مستثنی است.

تبصره۲: مفاد دو ماده فوق شامل آن دسته از محتویاتی كه برای استفاده متعارف علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر ارایه می گردد، نخواهد بود.

ماده ۱۵- هر كس از طریق سیستم رایانه ای یا مخابراتی فیلم یا تصویر یا صوت دیگری را تغییر دهد یا تحریف نماید و منتشر سازد یا با علم به تحریف یا تغییر، انتشار دهد، به نحوی كه منجر به هتك حرمت یا ضرر غیر گردد به حبس از سه ماه ویك روز تا شش ماه یا جزای نقدی از یك میلیون تا ده میلیون ریال محكوم خواهد شد.

تبصره: ارتكاب جرم موضوع این ماده نسبت به مقام رهبری یا روسای قوای سه گانه مستوجب حداكثر حبس یا جزای نقدی مقرر در این ماده خواهد بود.

ماده۱۶- هر كس از طریق سیستم رایانه ‌ای یا مخابراتی فیلم یا تصویر یا صوت یا اسرار خصوصی یا خانوادگی دیگری را بدون رضایت وی منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحویكه منجر به ضرر غیر گردد یا عرفاً موجب هتك حیثیت وی شود به حبس از سه ماه و یك روز تا شش ماه یا جزای نقدی از یك میلیون تا ده میلیون ریال محكوم خواهد شد.

ماده۱۷- هر كس از طریق سیستم رایانه ای یا مخابراتی اكاذیبی را منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد یا اعمالی را بر خلاف حقیقت راساً یا به عنوان نقل قول به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقامات رسمی نسبت دهد به نحویكه موجب تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی یا ضرر غیر شود، علاوه بر اعاده حیثیت به حبس از سه ماه و یك روز تا شش ماه یا جزای نقدی از یك میلیون تا ده میلیون ریال محكوم خواهد شد.

تبصره: جرایم موضوع مواد۱۵ (به اسثتثنای تبصره این ماده) ۱۶ و ۱۷ (به استثنای نشر یا در دسترس قرار دادن اكاذیب یا نسبت دادن اعمال خلاف حقیقت كه موجب تشویق اذهان عمومی یا مقامات رسمی گردد) جز با شكایت شاكی خصوصی تعقیب نمی‌شود و با گذشت وی تعقیب موقوف خواهد شد.

ماده ۱۸- ایجاد كنندگان نقطه تماس بین المللی

موظفند امكان دستیابی به محتویات موضوع ماده ۱۳ وبند الف ماده ۱۴ را متوقف سازند، در غیر اینصورت به مجازات مقرر در ماده ۲۲ همین قانون محكوم خواهند شد، سایر ارائه كنندگان خدمات اینترنتی كه با علم به تخلف اشخاص فوق، خدماتی را دریافت و امكان دستیابی به این محتویات را فراهم نمایند نیز به مجازات فوق محكوم خواهند شد.

ماده۱۹- به منظور جلوگیری از ادامهٔ ارائه یا انتشار محتویات موضوع ماده ۱۳و بند الف ماده ۱۴ ارائه كنندگان خدمات میزبانی موظفند:

الف ـ بر محتوای داده ها، اطلاعات یا خدماتی كه از طریق سیستم‎های رایانه ای آنان ارائه می شود مطابق قوانین ومقررات نظارت نمایند، چنانچه عدم نظارت یا بی مبالاتی آنان منجر به ادامهٔ ارائه یا انتشار محتویات و خدمات ممنوعه گردد به مجازات مقرر در ماده ۲۲ همین قانون محكوم خواهند شد.

ب ـ به محض اطلاع از وجود محتویات وخدمات ممنوعه در هر یك از سیستم های تحت تملك یا كنترل خود مراجع انتظامی را مطلع نموده و اقدامات لازم را در جهت توقف و در صورت امكان حفاظت از دادههای مربوطه به عمل آورند.

تبصره) مراجع انتظامی ذیربط موظفند امكان برقراری ارتباط الكترونیكی اشخاص حقیقی وحقوقی با آن مرجع رافراهم نمایند.

فصل پنجم : سایر جرایم

ماده۲۰- هر كس مرتكب اعمال ذیل گردد، به حبس از سه ماه ویك روز تا یك سال یا جزای نقدی از یك میلیون ریال تا ده میلیون ریال محكوم می‎گردد.

الف ـ انتشار، توزیع، یا مورد معامله قرار دادن داده‎ها یا نرم‎افزارها یا هر نوع وسایل الكترونیكی كه صرفا به منظور ارتكاب جرایم رایانه‎ای مورد استفاده قرار می‎گیرند.

ب ـ فروش، انتشار و در دسترس قرار دادن رمز عبور، كد دستیابی یا داده‎های رایانه‎ای یا هر نوع اطلاعات مشابه به طور غیرمجاز به نحوی كه به وسیلهٔ آن سیستم رایانه‎ای یا مخابراتی یا داده‎های مربوطه قابل دستیابی باشد.

تبصره- چنانچه مرتكب اعمال فوق را حرفهٔ خود قرار داده باشد، به هر دو مجازات محكوم خواهد شد.

فصل ششم: مقررات متفرقه

مبحث اول : مسئولیت كیفری اشخاص حقوقی

ماده ۲۱- در موارد زیر، چنانچه جرایم رایانه‎ای مندرج در این قانون، تحت نام شخص حقوقی و در راستای منافع آن ارتكاب یابد، شخص حقوقی دارای مسؤولیت كیفری خواهد بود:

الف ـ هرگاه مدیر شخص حقوقی مرتكب یكی از جرایم مندرج در این قانون شود.

ب ـ هرگاه مدیر شخص حقوقی دستور ارتكاب یكی از جرایم مندرج در این قانون را صادر نماید و جرم بوقوع پیوندد.

ج ـ هرگاه یكی از كارمندان شخص حقوقی، با اطلاع مدیر یا در اثر عدم نظارت وی، مرتكب یكی از جرایم مندرج در این قانون شود.

د ـ هرگاه مدیر، در ارتكاب یكی از جرایم مندرج در این قانون معاونت نماید.

هـ ـ هرگاه تمام یا قسمتی از موضوع فعالیت عملی شخص حقوقی، به ارتكاب یكی از جرایم موضوع این قانون اختصاص یافته باشد.

تبصره ۱- منظور از مدیر در این ماده هر شخصی است كه اختیار نمایندگی یا تصمیم‎گیری یا نظارت بر شخص حقوقی را دارا می‎باشد.

تبصره ۲- مسؤولیت كیفری شخص حقوقی مانع مجازات مرتكب نخواهد بود.

تبصره ۳- كلیهٔ فعالیت‎های نهادهای دولتی كه در راستای اعمال حاكمیت می‎باشد، از شمول این ماده مستثنی خواهد بود.

ماده ۲۲- اشخاص حقوقی موضوع مادهٔ فوق، با توجه به شرایط و اوضاع و احوال جرم ارتكابی، میزان درآمد و نتایج حاصله از ارتكاب جرم، به ترتیب ذیل محكوم خواهند شد:

الف ـ سه تا شش برابر حداكثر جزای نقدی جرم ارتكابی؛

ب ـ چنانچه حداكثر مجازات حبس آن جرم تا پنج سال باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یك تا پنج سال؛ ج ـ چنانچه حداكثر مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال باشد منحل خواهد شد.

تبصره۱ـ مدیر شخص حقوقی كه مطابق بند ۳ این ماده منحل می‎شود تا پنج سال حق تأسیس یا نمایندگی یا تصمیم‎گیری یا نظارت بر شخص حقوقی دیگر را نخواهد داشت.

تبصره ۲ـ خسارات شاكی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد. در صورتی كه اموال شخص حقوقی به تنهایی تكافو نكند، مابه‎التفاوت از اموال مرتكب جبران خواهد شد.

ماده۲۳: متخلفین از بند ب ماده ۱۹ و مواد ۳۰ ، ۳۱، ۳۲، ۳۴، ۳۵، تبصرهٔ یك ماده ۴۲،‌ ۴۵، ۴۷ و ۵۳ این قانون به حبس از سه ماه و یك روز تا یك سال یا جزای نقدی از ده میلیون ریال تا صد میلیون ریال محكوم خواهند شد.

مبحث دوم : تخفیف و معافیت از مجازات

ماده ۲۴-‌هر گاه مرتكبین جرایم موضوع این قانون قبل از كشف جرم یا دستگیری، مامورین تعقیب را از وقوع جرم مطلع نمایند یا به نحو موثری در كشف جرم كمك و راهنمایی كنند یا موجبات تعقیب سایرین را فراهم آورند و یا در جبران خسارت وارده مساعدت كنند در مجازات آنان تخفیف مناسب داده خواهد شد یا مجازات حبس حسب مورد معلق خواهد شد و در جرایم موضوع دسترسی غیرمجاز ـ شنود غیرمجاز ـ تخریب داده‌ها یا اختلال در سیستم و جعل كامپیوتری دادگاه می‌تواند مرتكب را از مجازات مقرر معاف نماید.

مبحث سوم : تشدید مجازات

ماده ۲۵-‌در موارد زیر مجازات مرتكب جرایم موضوع این قانون بیش از دو سوم حداكثر مجازات حبس یا جزای نقدی مقرر قانون خواهد بود.

الف) چنانچه مرتكب از كارمندان یا كاركنان ادارات ، سازمانها یا شوراها یا شهرداری‌ها یا مؤسسات و شركتهای دولتی ویا وابسته به دولت یا بانكها یا نهادهای انقلابی و بنیادها و موسساتی كه زیر نظر ولی فقیه اداره می‌شوند یا دیوان محاسبات یا مؤسساتی كه به كمك مستمر دولت اداره میشوند و یا دارندگان پایه قضایی و به طور كلی از اعضا و كاركنان قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح و مامورین به خدمات عمومی اعم از رسمی ویا غیر رسمی باشد كه به اعتبار یا حسب وظیفه یا شغل خود مرتكب یكی از جرایم موضوع این قانون شود.

ب) چنانچه جرم بر اثر تبانی بیش از دو نفر واقع شود.

تبصره- چنانچه عمل مرتكب معاونت باشد به نصف حداكثر مجازات مقرر قانونی محكوم خواهد شد.

بخش سوم: آیین دادرسی

فصل اول: صلاحیت

ماده ۲۶- به منظور پیشگیری و مبارزه با جرایم رایانه‎ای در هر دادسرا كه ضروری باشد، معاونتی تحت عنوان « معاونت دادستان در امور مبارزه با جرایم رایانه‎ای» تشكیل می‎شود كه به تعداد لازم بازپرس، دادیار و تشكیلات اداری خواهد داشت. ماده ۲۷- در مركز هر استان و مناطقی كه ضرورت آن را رئیس حوزه قضایی تشخیص می‎دهد به تعداد مورد نیاز ، شعبی از دادگاههای كیفری عمومی و انقلاب و نظامی ‎برای رسیدگی به جرایم رایانه‎

از طرف سرهنگ مهرداد امیدی مدیرکل مبارزه با جرایم خاص و رایانه‌ای ناجا

حسن بعد از بیست سال قبول شد

حسن پناهجوی همجنسگرای ایرانی است که بیست سال پیش ایران را به سمت امریکا ترک کرد و درخواست پناهندگی داد. متاسفانه مشکلات زیادی بر سر راه او قرار گرفت و بارها در خطر بازپس فرستاده شدن قرار داشت.
ما از طریق وکیل او در جریان پرونده اش قرار گرفتیم و از سال 2007 تا کنون پرونده ی او را پیگیری می کردیم و با مقامات مسئول در این زمینه مکاتبه داشتیم. دو بار هم به عنوان شاهد به امریکا سفر کردم و مدارک و گزارشات مبنی بر مشکلات و شرایط دگرباشان در ایران را در اختیار وکیل و قاضی پرونده قرار دادیم.
امروز دادگاه او بود و خوشبختانه قاضی درخواست پناهدگی او را پذیرفت و حسن از این به بعد می تواند بدور از همه ی فشارها و مشکلاتی که در این بیست سال تحمل کرده است زندگی کند.
حسن در تماس تلفنی امروزش گفت که از طرف او به همه ی دگرباشان بگویم که تحمل شرایط سخت، بسیار دشوار است اما پناهندگی و پروسه ی آن دشوارتر. او از اینکه درخواستش قبول شده بود خوشحال بود اما همانند قبل نگران بقیه ی دوستان و هم احساسانش در نقاط مختلف دنیا است.

به حسن تبریک می گوییم و امیدواریم که همیشه شاد باشد و روزی برسد که دیگر کسی به خاطر گرایش جنسی اش از ایران خارج نشود.

ششمین شماره ی ندا، نشریه ی دگرباشان ایرانی منتشر شد

در این شماره می خوانید:

سخن اول، آرشام پارسی
انتخابات برای تغییر یا برای تثبیت؟ احمد رافت
تن فروشی مردان، ترجمه ی فرخ
انتخابات درحکومت اسلامی- انقلابی ایران، امید
محمود احمدی نژاد، شهرنوش پارسی پور و ایرانی ای که مدام از خنّاق می گریزد، فرخ
سیب (قسمت دوم)، پریا ف
نامه‌ی دانشجویان همجنسگرای دانشگاه‌های ایران
بازتاب روز جهانی مبارزه با هوموفوبیا در رسانه های فارسی، آبی آسمانی دگرباشان جهان هم پیمان شوید، پارسا
نمادهای هوموسکشوالیته- پرچم رنگین¬کمان، رسول معین
شب وحشتناک، پ
شعارتغییر اوباما در پیوند با روابط آمریکا و رژیم اسلامی ایران، امید
رسانه ها

ندا را می توانید از اینجا به صورت آنلاین بخوانید: http://www.nedamagazine.net
همچنین می توانید با ارسال نامه ای به info@nedamagazine.net به صورت ماهانه فایل پی دی اف نشریه را دریافت کنید.

مصاحبه با صدای امریکا – روز جهانی مابله با همجنسگرا هراسی – قسمت دوم

مصاحبه با صدای امریکا – روز مقابله با همجنسگراهراسی – قسمت اول

ویزای امریکا و فرصتی برای دیدن دگرباشان ساکن ونکوور

جمعه بعدازظهر خبردار شدم که دادگاه پناهندگی یکی از همجنسگرایان پناهجو در امریکا در روز دوشنبه ی آینده برگزار خواهد شد و از من خواست که در دادگاهش به عنوان شاهد شرکت کنم.
فرصت خیلی کمی بود و چون من هنوز شهروند کانادا نشدم باید برای رفتن به امریکا ویزا بگیرم. سریع سایت سفارت را چک کردم و متاسفانه در هیچ کدام از شهرها وقت مصاحبه وجود نداشت به غیر از ونکوور. سریع وقت گرفتم و آماده ی سفر به ونکوور شدم.
به محض اینکه به فرودگاه ونکوور رسیدم یادم افتاد که چند نفر از دگرباشان ایرانی که سال هاست آنها را می شناسم و یکی از اعضای سازمان ما بوده اند و در انجام روند پناهندگی آنها همراهی شان کرده بودم اینجا هستند. به آنها قول داده بودم که هر وقت به ونکوور آمدم خبرشان خواهم کرد تا برای اولین بار همدیگر را ببینیم.
از همان فرودگاه تماس گرفتم و قرار گذاشتم که تا چند ساعت دیگر به هتل محل اقامتم بیایند.
شام را با یکی از دوستان لزبینم که از فعالان رسانه ای حقوق دگرباشان است خوردم. یک یاز دوستانم که دوره ی پناهندگی مان را با هم گذرانده بودیم نیز به جمع ما پیوست و بعد به دیگر دوستانمان درهتل ملحق شدیم.
برایم خیلی جالب بود و فرصتی خیلی کمی دسد داده بود تا حرف هایشان را بشنوم. اینکه از زمانی که به کانادا آمده اند چه شرایطی دارند و آیا در کل از زندگی شان راضی هستند یا نه. خب مشکلاتی وجود داشت که به نظر من طبیعی است و با گذر زمان آنها برطرف خواهد شد اما تصمیم گرفتم که هر کمکی که از دستم بر بیاید برای آنها انجام دهم تا از این شرایط خارج شوند. دوستان کانادایی زادی در ونکوور دارم و شاید بتوانم با معرفی کردن آنها به هم راهی برای حل مشکلات آنها پیدا کنم.
امروز هم برای درخواست ویزا به سفارت امریکا رفتم. معمولا چون ایرانی هستم دو هفته روند ویزا طول می کشد اما خانمی که افسر پرونده ی من بود گفت تمام تلاش خود را خواهد کرد که در همین چند روزه ویزا را آماده کند. پیشنهاد کرد که تا روز جمعه در ونکوور بمانم تا اگر تا آن زمان ویزا آماده شد بتوانم آن را تحویل بگیرم.
فرصتی پیش آمد که چند روز دیگر در اینجا بمانم و مایل هستم که بیشتر با دوستان ایرانی ام وقت بگذرانم و از زندگی آنها بیشتر با خبر شوم و امیدوارم به کمک هم بتوانیم شرایط مان را به سمت بهتر شدن سوق دهیم.
باز مثل همیشه: پناهندگی ساده نیست.

روز مقابله با همجنسگراهراسی

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

امروز هفدهم می و روز جهانی مقابله با همجنسگرا هراسی است.

در چند روز گذشته برنامه های متفاوتی در این رابطه در رسانه های فارسی پخش شده است و جای خوشحالی دارد.

فقط یک خواهش: بیاییید کاری کنیم که هر روز هفدهم می باشد.

پاسخی به میرزا کسری بختیاری

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

پاسخی به نظر میرزا کسری بختیاری در وبلاگ پسر:

سلام کسری جان

منظور نسل قبل ما همجنسگرایان نیست. خب آشنایی من با ساویز و خانواده اش بر کسی پوشیده نیست و اگر وبلاگ من را تعقیب کرده باشی من ده روزی هم میهمان مادر ساویز در اورلاندو بودم و هنوز ارتباط تنگاتنگی با خانواده ی او دارم و هیچ گاه زخمات او و دیگر دوستان در هومان و … را فراموش نمی کنم. گلایه ی من به نسل قبل ماست که حقوق دگرباشان را جدی نگرفت. رسانه هایی که نسل قبلی ها آن ها را مدیریت می کردند مثل نسل امروزی ها نیست که برای روز هوموفوبیا برنامه بگذارند. نسل قبلی ما نخواست که به حرف های ما گوش کند. این گلایه به جامعه ی ایرانی وارد است و من در ارتباط با فعالیت های جنبش دگرباشان ایرانی بحثی ندارم و به آن مفتخرم.

با سلام خدمت همه دوستان، آرشام پارسی و رضای عزیز و با تشكر از ایشان كه قبول كردند این پست را در وبلاگشان بگذارند.

امشب مصاحبه با آرشام پارسی را در برنامه شباهنگ دیدم. من همیشه معتقد بوده ام كه آرشام سخنگوی خوبیست. امشب هم از شنیدن سخنان ایشان لذت بردم، ولی …

ولی آرشام عزیز بخش آخر سخنان شما من را به تعجب واداشت. شما گفتید كه توقع داشتید نسل قبل از شما درباره حقوق همجنسگرایان فعالیت كرده و راه را برای نسل امروز باز می كردند!

آرشام عزیز من واقعاً تعجب می كنم از شما كه كتاب «ضیافت زندگی» ساویز شفائی را برای فروش در وبلاگتان می گذارید و مجلات «هومان» را دراختیار دارید و بااینحال فراموش كرده اید كه نه تنها یك نسل، بلكه دونسل قبل از شما آغاز به فعالیت و اطلاع رسانی در این زمینه كرده بودند. «ساویز شفائی» قبل از اینكه من و شما متولد شویم در دانشگاه شیراز درباره همجنسگرائی سخنرانی كرده بود و «گروه هومان» هم به مدت دو دهه و قبل از تأسیس سازمان به فعالیت و آگاهی رسانی می پرداخت.

آرشام عزیز خوب سخن گفتی ولی ای كاش این مهم را فراموش نكرده بودی و با افتخار در برنامه از آن یاد می كردی تا به گوش مردم ایران برسانیم كه تاریخ مبارزات ما همجنسگرایان ایرانی به چند نسل قبل از ما بر می گردد و ما چندان هم تازه كار و بی توجه به حقوق از دست رفته مان نبوده ایم.

باز هم ممنون از زحماتی كه می كشی و مصاحبه خوبی كه انجام دادی.

برایت آرزوی موفقیت، سلامتی و سربلندی دارم.

كسری بختیاری.

روز هوموفوبیای امسال و بی بی سی فارسی

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

در چند روز گذشته همانطور که انتظار می رفت رسانه های خبری در تدارک ایجاد برنامه ای در مورد روز مقابله با همجنسگراهراسی هستند. بخض فارسی بی بی سی هم در حال تهیه ی برنامه ای است که در آن روز پخش شود.

از ما خواسته شده بود که تعدادی از همجنسگرایان را به آنها معرفی کنیم تا گفتگویی کوتاه در این زمینه انجام شود. چند نفری معرفی شده اند. به دو نفر داوطلب دیگر نیاز داریم تا برنامه تکمیل شود. یک گی و یک لزبین.  با چند نفر تماس گرفته ام و منتظر پاسخ آنها هستم تا در صورتی که مایل باشند هماهنگی های لازم انجام شود. اگر شما هم مایل هستید به من اطلاع دهید. لطفا به info@irqr.net ایمیل بزنید

روز هوموفوبیای امسال و صدای امریکا – VOA

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

یکشنبه هفدهم ماه می روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی است. به همین مناسبت در مصاحبه ای با صدای امریکا (VOA) در روز جمعه پانزدهم ماه می ساعت 2:30 بعدازظهر به وقت نیویورک/تورنتو و 11 شب به وقت تهران با عنوان «روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی و دگرباشان ایرانی» شرکت خواهم کرد.

مایل هستم که نظرات شما را در رابطه با روز مقابله با هوموفوبیا و اینکه چطور باید با این موضوع مقابله کرد را بدانم تا بتوانم آنها را نیز در برنامه منعکس کنم.  لطفا نظرات خود را به صورت کوتاه و حداکثر در چند خط به آدرس info@irqr.net ارسال کنید.

سه سال گذشت

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

امروز دهم ماه می و سومین سالگرد زندگی من در کانادا است. باورم نمی شود که سه سال به این سرعت گذشت و باز باورم نمی شود که چهار سال و پنجاه و شش روز است که از ایران خارج شده ام.
سه سال پیش وقتی وارد فرودگاه اتاوا شدم می دانستم که از همان روز به بعد تغییرات زیادی در زندگی ام اتفاق خواهد افتاد و دو روز بعدش در مصاحبه ای که با صبا روزنامه ی ایرانیان اتاوا داشتم عنوان کردم که مهمترین چیز برای من ادامه ی راه و تعهدی است که شروع کرده ام. چهار روز بعد از ورودم به کانادا برای ملاقات با چند نماینده ی پارلمان دعوت شدم و آنجا هم به من یادآوری شد که چه راه سختی در پیش دارم و زمینه ی همکاری من با دولت کانادا شکل گرفت. و سی و سه روز پس از ورودم به کانادا بود که اولین سخنرانی خودم را در جمع مدافعین حقوق بشر سرتاسر کانادا انجام دادم و نقطه ی عطفی هم برای من و هم برای سازمانی که بنیادش را گزارده بودم شد و هنوز خیلی از آن افراد از مدافعان سخت گوش و حامیان جدی جنبش دگرباشان ایرانی هستند.

در این سه سال تجربیات زیادی کسب کرده ام که یکی از مهمترین آنها می تواند این باشد:
آرشام، هر کس که رسید و خواست تو را در آغوش بگیرد و گفت که حمایتت می کنم، سریع حرفش را باور نکن تا از اعتماد تو سوء استفاده نکند.

مطمئن هستم در سال های آینده روز به روز جنبش دگرباشان ایرانی و فعالیت های سازمان دگرباشان ایرانی (IRQR) پیشرفت های زیادتری خواهد داشت چون نسبت به اطرافیانمان شناخت بیشتری داریم.

این حرف را هم دیروز در مجمع عمومی کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو از تعدادی از دوستانم شنیدم که نباید دلسرد شد و باید روز به روز با انرژی بیشتری ادامه داد چون همواره موفقیت ها در هاله ای از سختی ها نهان شده اند.

بیانیه ی خبری پلیس تورنتو در مورد یک مرد ایرانی

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

پلیس تورنتو امروز بیانیه ای منتشر کرد که یک نسخه ی آن هم برای سازمان دگرباشان ایرانی (IRanian Queer Railroad) ارسال شد. در این بیانیه اسم و مشخصات فردی ایرانی منتشر شده است که ناقل ویروس اچ آی وی است و چند نفر را به آن آلوده کرده است.از همگان درخواست شده که چنانچه با این فرد در تماس بوده اند و یا اینکه او را می شناسند به واحد های پلیس خبر دهند تا برای آنها اقدامات فوری و درمانی مد نظر گرفته شود.

این فرد سهند محمودی، 28 ساله و ساکن تورنتو است. دیروز سهند متهم به قتل و تجاوز شد. او از دسامبر سال دو هزار ناقل ویروس اچ آی وی است و این موضوع را مخفی کرده بود. او با قربانیان از راه اینترنت و سایت های دوست یابی ارتباط برقرار می کرده است و در زمان ارتباط جنسی اعلام یم داشته که آزمایشات سلامتی را داده و ناقل بیماری های مقاربتی نیست.

شاکی سهند یک مرد است که مشخصات او فاش نشده است. او ادعا کرده است که سهند از استفاده از کاندوم سرباز زده و به او اطمینان داده است که سالم می باشد. این مرد هم اکنون HIV+ شده است. او یکی از قربانیان سهند می تواند باشد.

پلیس از همگان خواسته است که اگر هر گونه اطلاعاتی در این مورد دارند می توانند به صورت نا شناس با پلیس در ارتباط بگذارند.

Anyone with information is asked to contact police at 416−808−3200, Crime Stoppers anonymously at 416−222−TIPS (8477), online at http://www.222tips.com, or text TOR and your message to CRIMES (274637

همانطور که اشاره شد شاکی سهند یک مرد بوده است و این احتمال وجود دارد که همجنسگرایان ساکن تورنتو نیز در خطر باشند. پس همانند قبل توصیه ی اکید می شود که روابط جنسی سالم و رعایت اصول ایمنی را همیشه مد نظر داشته باشید. یک لحظه غفلت، یک عمر…؟

sahand

سهند محمودی، 28 ساله و ساکن تورنتو

خبری برای دوستان حسین در یونان: او زنده است

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراهراسی

خبر خوب برای تمام دوستان رضا که در یونان گم شده بود.
امروز حسین با من تماس گرفت و خبر داد که اول زنده است و دوم اینکه تا هفته ی آینده از زندان آزاد می شود.

حدود یک ماه پیش حسین توسط پلیس یونان در حالی که می خواست مرز را به سمت هلند ترک کند بازداشت و دستگیر شد. تا مدتی از او خبر داشتیم و در آن زمان به دنبال تماس با سازمان ملل و دولت یونان بودیم و از طریق وکیلی که برای او در امریکا گرفتیم توانستیم از دولت فنلاند برای او اقامت بگیریم. اما یک دفعه حسین ناپدید شد و هیچ خبری از او نشد. دوستان او مدام با ما تماس می گرفتند و از حال او جویا می شدند اما هیچ کس از وضعیت او خبردار نبود. مادرش نیز بسیار نگران بود و ما هم اطلاعات خاصی به او نمی توانستیم بدهیم. بالاخره او امروز تماس گرفت و دلیل این بی خبری را تغییر محل زندان او به یکی از شهرهای مرزی عنوان کرد جایی که او اصلن امکان تماس با بیرون را نداشت.
پس نگران نباشید، تا هفته ی دیگر دوستان حسین از خود او خبری خواهند شنید.

ضرری ندارد که بیشتر مراقب باشیم

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراستیزی

در چند هفته ی گذشته خبرها و گزارشاتی دریافت کرده ایم که باعث شد مطلبی در این باره در اینجا بنویسم. ایمیل،؛ تلفن، پیام بر روی یاهو مسنجر، پیام بر روی اسکایپ، پایم های منجم، و حتی پیام های فیس بوکی خیلی از دوستان در ایران حاکی از نگرانی ای بود در ارتباط با امنیت آنها در ایران و تشکیل گروهی برای دستگیری و سرکوبی همجنسگرایان در ایران.

اول تصمیم داشتم در نشریه ی ندا مطالبی در این باره داشته باشیم اما بعد منصرف شدم و فکر می کنم فقط ذکر آن در وبلاگ مناسب تر است چون انتظار مطلبی در نشریه ی دگرباشان ایرانی از رسمیت بیشتری نسبت بهانتشار وبلاگی آن برخوردار است و این نوشته بیشتر یک توصیه ی دوستانه است نه یک بیانیه و یا فراخوان اینترنتی. پس لطفن آن را به عنوان یک توصیه ی دوستانه بخوانید.

پس از اینکه گزارش هایی مبن یبر تشکیل یک گروه امنیتی برای شناسایی و دستگیری دگرباشان ایرانی به ما رسید با عده ای از دوستان تماس گرفتم و مسئله را جویا شدم. شاید شما هم یکی از افرادی باشید که با شما به نحوی تماس گرفته شده است و خبردار شده اید که اوضاع خیلی وخیم است و بگیر و ببند شدیدی راه افتاده. موجی از نگرانی به راه افتاده است که می تواند نگران کننده تر از واقعیت و صحت خبر باشد. نمی خواهم صحت این خبر را تایید و یا تکذیب کنم و بیشتر نگران آن «موج نگرانی»هستم.

این خبر تازگی ندارد که نیروهای امنیتی ایران سال هاست که اقدام به شناسایی دگرباشان ایرانی کرده اند و مدارک دقیق و کاملی هم از آنها دارند. شاید اگر دقیق تر بخواهم بگویم اینطور باشد که عکس، سن، قد، وزن، رنگ چشم، گرایش جنسی، پوزیشن سکسی، و حتی تقریبن اندازه ی آلت تناسلی خیلی از افراد جامعه ی همجنسگرا را در اختیار دارند. برای بدست آوردن آنها هم تلاش خاصی نکرده اند. نیروهای نفوذی نفرستاده اند. دستگاه شما را هک نکرده اند و تنها یک نفر با آنها همکاری کرده است و این اطلاعات را داوطلبانه در اختیار آنها قرار داده است. آن یک نفر کسی جز خود آنها نیست. باور ندارید؟ به پروفایل منجم خودتان مراجعه کنید و بخوانید. تمام مشخصاتی که اشاره کردم در آنجا وجود دارد. کافی است نیروهای امنیتی یک اپراتور استخدام کند تا تمام این صفحات را مستند کند. همین.

علاوه بر منجم که به عنوان مثال ذکر شد راه های زیادی برای به دست آوردن اطلاعات وجود دارد که به سادگی می توان به آن ها پی برد. همه ی ما می دانیم که نیروهای اطلاعاتی دولت ایران آنقدر قوی هستند که از خصوصی ترین مسائل شهروندان داخل و خارج از ایران با خبر شوند.

یکی از دوستان گفت که با این توضیح باید کامپوتر را خاموش کرد و همجنسگرایی مان را هم فراموش. پاسخ دادم که این یک راه می تواند باشد که انتخاب آن مربوط به خود تو است و من دخالتی نمی کنم اما پیشنهاد من نیست. من توصیه می کنم که همانند قبل زندگی کنید و فقط مراقب خودتان باشید. به هر کس اعتماد نکنید. در چت روم ها شماره تلفنتان را بعد از گذشت دو دقیقه از آشنایی رد و بدل نکنید. به هر کسی که به شما وب کم داد اعتماد نکنید که چون وب داده است پس مورد اعتماد است و فردا با او قرار بگذارم. و خلاصه اینکه مراقب باشید که چه چیزی می گویید و چه کاری انجام می دهید.

همیشه در زمان انتخابات در ایران فشارها و حساسیت ها زیادتر می شود و باید مراقب بود که کاری نکنیم تا مشکلی برایمان پیش بیاید. معمولن اتفاق بد زمانی می افتد که یک جایی بی احتیاتی کرده ایم. می دانم که حق ما این است که آزاد و بدون هیچگونه تبعیض و فشاری زندگی کنیم اما در شرایط امروز باید مراقب باشیم و برای رسیدن به این حق تلاش کنیم.

اگر تمام این خبرها حقیقت داشته باشد و یا نداشته باشد، ضرری ندارد که بیشتر مراقب خودمان و دوستانمان باشیم.

پنحمین شماره ی ندا منتشر شد

homophobia_468_60

به نشان گرامی داشت روز جهانی مقابله با همجنسگراستیزی

پنجمین شماره ی ندا، نشریه ی دگرباشان ایرانی منتشر شد. در این شماره می خوانید:

سخن اول، آرشام پارسی

رأی من، احمد رافت

آموزش جنسی، فرخ

جنسیت و سکشوالیته، سگ پیر

شهرنوش پارسی پور و دگرباشانی که مدام فیلم بازی می کنند

سیب، پریا

دنیای وارونه، آرشان

نمادهای هوموسکشوالیته، رسول معین

اطلاعاتی درباره مقابله با آنفلونزا خوکی

پیام تسلیت امید

http://www.nedamagazine.net



هجدهمین برنامه ی رادیو رها

هجدهمین برنامه ی رادیو رها در مورد فرزندان همجنسگرایان پخش شد.

در این برنامه به فرزندخواندگی و باردار شدن همجنسگرایان پرداخته شده است.

می توانید این برنامه را از سایت رادیو رها گوش و یا دانلود کنید: www.radioraha.net

ترانه ی من رو ببخش در رابطه با دگرباشان

به تورنتو برگشتم

سی و یک روز طول کشید.
سفر خوبی بود. در این سفر تصمیم گرفته بودم که مدتی هم استراحت کنم و تمام مدت مشغول کار نباشم. این اولین باری بود که این کار را کردم و الان حس خیلی خوبی دارم. روزانه کمتر از دو ساعت کامپیوترم را روشن می کردم. البته تلفن ها حای خودش را داشت اما فرصتی ایجاد می کرد که کمی کم استراحت کنم و با بچه ها بیشتر وقت بگذارم. با هم بیرون می رفتیم، غذا می خوردیم، خرید می کردیم و تمام مدت قدم می زدیم. الان حس می کنم که ذهنم خسته نیست و آماده هستم که کارهایم را با انرژی بیشتری دنبال کنم. باید از دوستانی که این پیشنهاد را کرده بودند و در این مدت در کنار من بودند تشکر کنم.
ترکیه همچنان مثل قبل بود. می آیند، می مانند و می روند. در این میان کارهای بسیار زیادی است که باید انجام شود و سعی خوهم کرد که در آینده در اترتباط با آن بیشتر بنویسم.
در مدتی که در ترکیه بودم با دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل، سفارت کانادا، سازمان کائوس جی ال، مسئول دفتر امور خارجی ها در اداره ی پلیس، و خیلی از پناهجویان/پناهندگان در شهرهای مختلف ترکیه ملاقات کردم.
بعد از آن به فرانکفورت رفتم و مهدی را دیدیم. یک یاز دوستان همجنسگرای ایرانی در فرانکفورت کمک های زیادی کرد تا بتوانیم در مورد پرونده ی مهدی بیشتر کار کنیم. در مدت کوتاه اقامتم در فرانکفورت با مسول سازمان ال اس فا د که از شهر کلن به فرانکفورت آمده بود ملاقات کردیم. با یکی از دوستان آلمانی نیز که حاضر شده بود از مهدی حمایت کند گفتگوی تلفنی داشتیم و بالاخره موفق شدیم که یک وکیل خیلی خوب برای مهدی پیدا کنیم و هزینه های آن را بپردازیم تا پرونده اش بازنگری شود.
با یکی از مجلات آلمانی هم مصاحبه ای در ارتباط با شرایط دگرباشان ایرانی و پناهجویی آنها انجام دادیم. امیدوار هستم که همه چیز به خوبی پیش برود و مهدی هم بتواند زندگی آرام و ایده آلش را شروع کند.
دیشب به تورنتو برگشتم همراه با لیستی از کارهایی که باید انجام شود.
رادیو رها هم منتشر شد، حتما بشنوید.

آریا در امریکا

و درخواست پناهندگی آریا هم که حدود یک سال پیش وارد امریکا شده بود پس از دو هفته از ملاقات او با قاضی پرونده اش پذیرفته شد. برای آریا هم آرزو می کنیم که زندگی خوبی را در امریکا شروع کند و همیشه به خاطر داشته باشد که دوستان قدیمی اش او را دوست دارند.

آریا در آلمان

آریا یک پناهجوی همجنسگرا است که مدتی پیش ایران را به قصد آلمان ترک کرد. او درخواست پناهندگی داد و پس از مدت بسیار کوتاهی با پناهندگی او موافقت شد.
به آریا تبریک می گوییم و آرزو می کنیم که زندگی خوبی را آغاز کند و در راهی که قدم گذاشته مصمم تر از قبل باشد.

پرونده ی آرش

پرونده ی آرش بالاخره برای انجام مراحل اسکان به سفارت امریکا ارجاع شد. به آرش عزیز تبریک می گوییم و امیدواریم که زندگی خوبی را شروع کند.

جامعه ی ایرانی در ترکیه و دگرباشان

بله، می توانیم نام آنها را جامعه ی ایرانی ساکن ترکیه بنامیم. تعداد آنها کم نیست اما تفاوتی که با بقیه ی جوامعه دارند موقتی بودن آن و تغییر اعضای آن جامعه است. مردم می آیند مدتی می مانند و می روند. از جامعه داخل ایران خارج می شوند، مدتی جامعه ی پناهجو هستند و بالاخره تبدیل به جامعه ی ایرانی خارج از کشور می شوند.
این جامعه ی موقت ایرانی پناهجو در ترکیه نسبت به سال های قبل تفاوت های زیادی کرده است هر چند که افراد آن زمان امروزه در ترمیه نیستند. به یاد دارم زمانی که خودم در ترکیه بودم شرایط سختی بود و اکثر دوستان دگرباشم گرایش جنسی خود را مخفی می کردند و تنها کسی که همجنسگرا بود، یا به عبارتی کیس طلایی داشت فردی بود به نام آرشام. آنها آرشام را هم ممکن بود از نزدیک ندیده باشند اما اسم او را شنیده بودند. بعضی مواقع از حد اسم هم فراتر می رفت. به یاد دارم که روزی خانمی به خانه ی ما آمده بود و می گفت که یک نفر اینجا هست که کسی طلایی است. اسم او آرشام است. من که خنده ام گرفته بود گفتم شما تا به حال او را دیده اید؟ گفت نه اما شنیده ام که موهای سرش خیلی بلند است شاید تا کمرش باشد. من دیگر نتوانستم جلو خنده ام را بگیرم و آن خانم وقتی فهمید من آرشام هستم نخندید بلکه بهت زده شد.
اما در سفرهای اخیری که به ترکیه داشتم کاملن وضع متفاوت بود. از آن زمان حدود سه سال گذشته و تعداد پناهجویان دگرباش هم بسیار بالا رفته است. مردم، پلیس، و … می دانند که عده ای از این جامعه دگرباش هستند و خب شاید مشکلات امروز با سه سال پیش تغییرات بسیاری کرده باشد.
قبلن وقتی میهمانی عمومی برگزار می شد کسی به ما خبر نمی داد اما در حال حاضر اکثر دگرباشان دعوت می شوند و رفتار خوبی هم با آنها دارند. در صحبت هایم با افراد متفاوت به نحوه های مختلف متوج شدم که می گویند خب چه کار به ما دارند هر کس هر جور مایل است زندگی می کند و این می تواند یک رشد اجتماعی باشد.

هنوز در ترکیه هستم. دیشب جامعه ی ایرانی این شهر که اکثریت آنها را بهاییان تشکیل می دهند میهمانی داشتند. بچه ها هم دعوت شده بودند و همه به آنجا رفتیم. همه می دانستند که این بچه ها یا گی هستند، یا لزبین و یا دگرجنسگونه اما رفتار خاص و ناراحت کننده ای دیده نمی شد. هر چند از دیسکو و سر و صدای بلند اصلن خوشم نمی آید اما دیدن این صحنه ها لذت بخش بود. اینکه نسل جوان ایرانی خیلی آگاه تر و انعطاف پذیرتر از نسل قبل است و می توان به آینده بیشتر امیدوار بود. این افراد کمتر از یک سال است که از ایران خارج شده اند اما نگرش آنها خیلی پیشرفته تر از کسانی است که بیش از سی سال در خارج از کشور زندگی می کنند. هر چند خیلی ها این نظر را بول ندارند اما واقعیت این است که نسل گذشته قابل مقایسه با نسل جوان نیست و هر چند بگویند که ما با دگرباش مشکلی نداریم اما باورکردنی نیست چون می توانی به راحتی دلیل بیانیات آنها را پیدا کنی. یا نگران اعتبار خود هستند یا دوست ندارند که روشن فکر نباشند و یا اینکه منافعشان ایجاب می کند.
مهم نیست. مهم این است که جامعه رو به رشد است.

شانزدهمین برنامه ی رادیو رها – متروسکشوالیتی

شانزدهمین برنامه ی رادیو رها با موضوع متروسکشوالیتی منتشر شد.
برای شنیدن و دریافت برنامه ی این هفته می تواندی به سایت رادیو رها مراجعه کنید: http://www.radioraha.net

عذرخواهی: این برنامه با تاخیر پخش شد. بچه های رادیو رها به موقع فایل های رادیو رها را برای بارگزاری روی سایت به من ارسال کردند اما چون من در مسافرت بودم نتوانستم به موقع آن را بارگزاری کنم و بابت این تاخیر عذرخواهی می کنم.

چهارمین شماره ی ندا منتشر شد

چهارمین شماره ی نشریه ی دگرباشان ایرانی، ندا، منتشر شد.
در این شماره می خوانید:
اطلاعات اولیه برای پناهجویان غیر اروپایی در ترکیه
لزبین – فمنیزم
گاس ون سنت
جلق زدن می تواند برای بعد از پنجاه سالگی تان مفید باشد
تب خونریزی دهنده کریمن کنگو
و به یاد یاران

http://www.nedamagazine.net

ملاقات با کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل

در چند روز آینده با دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل و سفارت کانادا در آنکارا قرار ملاقات دارم. در ارتباط با پرونده ی پناهجویان/پناهنگان دگرباش ایرانی صحبت خواهم کرد و امیدوارم که همانند دفعات قبل بتوانیم به آنها کمک کنیم تا سریعتر مراحل خود را پشت سر بگذارند.
هماهنگی هایی با نمایندگان پارلمان کانادا و وزارت مهاجرت انجام شده است که امیدوارم در جلسه ای که با سفارت کانادا دارم بتوانیم راهی جدید را برای پرونده های پناهندگان ایرانی ارجاع شده به کانادا را اجرا کنیم.
همچنین با چند سازمان ترک قرار ملاقات دارم و با آنها در ارتباط با مسائل مورد نیاز پناهجویان در تریه صحبت خواهم کرد و امیدوارم که بتوانند با همکاری مشترک پروژه ای را شروع کنیم.

چندین پناهجوی جدید هم در اواخر سال گذشته از ایران خارج شده اند و تا جایی که اطلاع دارم چند نفر هم در راه هستند. امیدوارم آمار پناهجویان در سال جدید به کمترین میزان خود در سال های گذشته برسد.

همچنین به نقل از سایت رادیو فردا  سازمان ملل متحد روز سه شنبه اعلام كرد كه شمار درخواست پناهندگى از كشورهاى غربى در سال ۲۰۰۸ نسبت به سال قبل از آن ۱۲ درصد رشد داشته است.

بر اساس گزارش كميسيارياى عالى پناهندگان سازمان ملل، ۳۸۳ هزار نفر خواهان پناهندگى از غرب هستند و اغلب آنها از اتباع كشورهاى افغانستان و سومالى به شمار مى روند كه به دليل جنگ و درگيرى از كشور خود گريخته اند.

كميسيارياى عالى پناهندگان مى گويد، پناهندگان عراقى و برخى ديگر از كشورها در جستجوى سرپناه دائمى ديگرى به جز كشورهاى سنتى پناهنده پذير نظير سوئد هستند.

سوئد اخيرا قوانين سختگيرانه ترى را براى دادن پناهندگى به اتباع ساير كشورها وضع كرده است. به همين دليل، ميزان درخواست عراقى ها از اين كشور ۶۷ درصد كاهش يافته است. با اين حال، روند درخواست پناهندگى عراقى ها از نروژ و فنلاند افزايش پیدا کرده است.

گزارش ها حاكى است كه حدود ۴۰ هزار و ۵۰۰ عراقى در سال ۲۰۰۸ درخواست پناهندگى داده اند كه براى سومين سال متوالى آنها را در صدر فهرست بيشترين درخواست كننده پناهندگى قرار داده است.

به گفته كميسيارياى عالى پناهندگان، تعداد درخواست پناهندگان عراقى ده درصد كاهش يافته است ولى آنها خواستار اقامت در كشورهاى بيشترى در غرب شده اند كه به ۳۷ كشور مى رسد.

اتباع سومالى با ۲۱ هزار و ۸۰۰ درخواست پناهندگى در رتبه دوم قرار دارند كه بيشتر آنها خواستار مهاجرت به ايتاليا شده اند. شمار افراد سوماليايى براى پناهندگى ۷۷ درصد افزايش داشته است كه به گفته سازمان ملل، «بيانگر بغرنج تر شدن وضعيت در اين كشور است.»

اتباع روسى با با ۲۰ هزار و ۵۰۰ درخواست در رتبه سوم قرار دارند كه انتخاب نخست آنها براى مهاجرت، لهستان است. افغانستان با ۱۸ هزار و ۵۰۰ درخواست پناهندگى در رده بعدى قرار دارد كه شمار اين درخواست ها نسبت به سال ۲۰۰۷ دو برابر افزايش داشته است.

اتباع اين كشور به طور عمده خواستار مهاجرت به بريتانيا، تركيه و يونان هستند.

كميسيارياى عالى پناهندگان سازمان ملل در گزارش جديد خود مى افزايد: چينى ها با ۱۷ هزار و ۴۰۰ درخواست بيشتر خواهان مهاجرت به آمريكا هستند و اتباع نيجريه (۱۳ هزار و ۷۰۰ درخواست)، پاكستان (۱۳ هزار و ۳۰۰)، اريتره (۱۲ هزار و ۳۰۰)، مكزيك (۱۲ هزار و ۲۰۰) و ايران با ۱۰ هزار و ۸۰۰ درخواست پناهندگى، گروه هاى عمده خواستار پناهندگى از ۵۱ كشور غرب در سال ۲۰۰۸ بوده اند.

نقل قول از یکی از «انسان»ها

نقل قول از یکی از»انسان»ها، ویکتوریا طهماسبی:

«میدونم که این حرفم خیلی از دوستای ایرونیمو عصبانی میکنه ولی چه خبره بابا؟ این جریان مناسک پرستی ما ایرونیا چیه؟ این مزخرفات سانتی مانتالی «عید شما مبارک و ببینید ما چقدر همو دوست داریم» چیه ؟ چرا اینقدر ماها آبسس هستیم با تشریفات و تعارفات خشک و بی معنی ؟ تمام سال خرخره همو میجویم و چشم دیدن همو نداریم و بعد یه دفعه یه روز تو سال هممون فرشته های مهربون گل در دست و سبزه تو سر میشیم ….اگه راست میگیم چرا تو این خارج و داخل چهار نفرمون نمیتونه دور هم جمع شه بدون اینکه بعد از یه هفته کار به فحش و فحشکاری نکشه؟… جمع کنید تو رو خدا
… !!عید همتون مبارک»

خبر خوب قبل از نوروز

هم اکنون در ترکیه هستم. طی پیگیری هایی که از طریق وزیر مهاجرت و نمایندگان پارلمان انجام داده بودیم بالاخره پرونده ی پنج نفر از پناهجویانی که ماه ها بلاتکلیف باقی مانده بودند به سفارت کانادا ارسال شد.
با کمال تعجب هم امروز یعنی پس از سه روز از ارسال پرونده ها سفارت کانادا از آنها دعوت کرد تا برای مصاحبه ی مهاجرتی و انجام آزمایشات پزشکی در چند روز آینده به سفارت مراجعه کنند.
کاش می شد خوشحالی آنها را به تصویر کشید تا همه ببینند. آنقدر خوشحال بودند که با نگاه کردن به لبخندهایشان می شد بهترین لذت های دنیا را برد.
به گفته ی خودشان بهترین هدیه ی نوروزی را گرفته اند و امیدوارم که سال خوبی برای همه باشد.

در روزهای آینده هم با نماینده ی سازمان ملل در ترکیه و دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ترکیه ملاقات دارم و در ارتباط با بقیه ی دگرباشانی که در انتظار انجام مراحل قانونی شان هستم صحبت خواهم کرد. همچنین با سفارت کانادا ملاقاتی دارم در ارتباط با مابقی دوستانی که منتظر مصاحبه ی مهاجرتی و آزمایشات پزشکی هستند.
امیدوارم که سال جدید همانند سال های قبل خوبی هایش بیشتر از بدی هایش باشد.

پیشاپیش سال تو مبارک.

نسل جوان

دیشب منزل یکی از دوستانم دعوت بودم. جشن سال نو بود. حدود سی الی چهل نفری بودیم و خب از جمع پسرها فقط دو نفرشان را می شناختم و سه الی چهار نفر از دخترها را نمی شناختم.

یکی از پسرها با آیدا مشغول حرف زدن بود که من از کنارشان رد شدم. آیدا صدایم کرد و با هم کمی حرف زدیم. اسم آن پسر رضا بود و چند بار اسم من را پرسید تا متوجه شد که چطور تلفظ کند. مدام می گفت آرش؟ آرشان؟ و … خلاصه همه چیز خیلی خوب و دوستانه بود. آیدا پرسید دوست پسرت چطوره و گفتم مرسی خوبه. رضا با یک حالت تعجب گفت چی؟ میشه تکرار کنید؟

گفتم آره دوست پسرم حالش خوبه. تعجب از چشماش فوران کرده بود و گفت ساکس.(Sucks به معنی اه، چقدر بد و یک جور ابراز «چندش» است) من اصلن به روی خودم نیاوردم و حرف هایم را با آیدا ادامه دادم. چند ثانیه بعد گفت ببین پسر من نفهمیدم چی شد. گفتم خوب اگر نفهمیدی این رو باید بدونی که اگر یک کلمه حرف بد به دلیل گرایش جنسی ام از تو بشنوم زنگ می زنم پلیس و بای بای تو زندان خوش بگذره. آیدا گفت آرشام فعال حقوق همجنسگرایان هست و با این یکی نمی تونی شوخی کنی.

من پیش بقیه ی دوستانم رفتم و حدود یک ساعتی گذشت که رضا پیش من آمد و گفت چطوری پسر خوش می گذره؟ گفتم مرسی. یک سوال دارم. تو چرا وقتی فهمیدی من گی هستم شوکه شدی؟ تا حالا گی ندیدی؟ بازم شوکه شد گفت نه یعنی تو گی هستی؟ خندیدم گفتم صبح بخیر. گفت من فکر می کردم شوخی می کنید و باورم نشد تا الان که خودت باز گفتی. نه من مشکلی ندارم با همجنسگرایان اتفاقن می دونم مشکلاتشون هم چقدر زیاد هست و … نیم ساعتی صحبت کردیم. در راه برگشت هم تا قسمتی از راه با هم بودیم. وقتی که جدا شدیم مدام فکر می کردم که چرا اول باور نکرد. چرا بعد دوباره جلو آمد و صحبت کرد و چرا کاملن رفتارش عوض شد؟

به این نتیجه رسیدم که ایرانی هایی که در خارج از کشور زندگی می کنند اطلاعاتی در ارتباط با موارد مختلف اجتماعی-سایسی و … دارند اما قبول بعضی چیزها برایشان در وهله ی اول سخت است و فرد با یک شوک مواجه می شود. این شوک همان تطبیق اطلاعات خواندنی و واقعیت روبرویشان است.

اما به هر حال باید اعتراف کرد که نسل جوان ایرانی بسیار روشن فکر تر هستند از نسل گذشته هر چند روشن فکر هایشان.

به روز رسانی – زمان تحویل سال – نوروز 1388

همانطور که قول داده بودم این هم به روز شدن ساعت تحویل سال در شهرهای مهم جهان

خیلی از دوستان هم اکنون خارج از ایران زندگی می کنند و شاید ندانند که سال نو ایرانی نزدیک است. این هم ساعت تحویل سال 1388 خورشیدی در شهرهای مهم دنیا:

جمعه 20 مارچ 2009

سال نو خورشیدی در روز جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۸۷ هجرى شمسى (برابر با ۲۰ مارس ۲۰۰۹ ميلادى) به ساعت ۱۵ و ۱۳ دقیقه و ۳۹ ثانیه به وقت تهران، و ساعت ۱۱ و ۴۳ دقیقه و ۳۹ ثانیه به وقت گرینویچ می لباشد.

لحظه تحویل سال نو خورشیدی به وقت دیگر شهرهای جهان به شرح زیر است:

۴:۴۳:۳۹ – سان فرانسيسكو، لس آنجلس، ونكوور
۵:۴۳:۳۹ – گواتلاما، مكزيكوسيتى
۶:۴۳:۳۹ – شيكاگو، هوستون، وينپگ
۷:۴۳:۳۹ – آتلانتا، بوستون، تورونتو، ديترويت، فيلادلفيا، مونترئال، ميامى، نيويورک، هاوانا، واشنگتن
۸:۴۳:۳۹ – برازيليا، بوئنوس آيرس، ريو دو ژانيرو، سائوپائولو، هاليفاكس
۱۱:۴۳:۳۹ – ليسبون، دوبلين، لندن
۱۲:۴۳:۳۹ – استكهلم، اسلو، آمستردام، بارسلونا، برلين، بروکسل، بلگراد، بوداپست، پاريس، پراگ، رم، زوريخ، ژنو، كپنهاگ، لاگوس، مادريد، ورشو، وين
۱۳:۴۳:۳۹ – آتن، آنكارا، استانبول، امان، بيت‏المقدس، بخارست، بيروت، ژوهانسبورگ، قاهره، كيپ‏تاون، كى‏يف، مينسک، هلسينكى
۱۴:۴۳:۳۹ – عدن، آديس آبابا، بغداد، خارطوم، رياض، كويت، مسكو، نايروبى
۱۵:۱۳:۳۹ – تهران
۱۵:۴۳:۳۹ – دبى
۱۶:۱۳:۳۹ – كابل
۱۶:۴۳:۳۹ – اسلام آباد، تاشكند، دوشنبه، كراچى، لاهور
۱۷:۱۳:۳۹ – بمبئى، دهلى نو، كلكته
۱۷:۲۸:۳۹ – كاتماندو
۱۷:۴۳:۳۹ – آلماتى، داكا
۱۸:۴۳:۳۹ – بانكوک، جاكارتا، هانوى
۱۹:۴۳:۳۹ – پكن، تايوان، سنگاپور، شانگهاى، كوالالامپور، مانيل، هنگ كنگ
۲۰:۴۳:۳۹ – توكيو، سئول
۲۲:۱۳:۳۹ – آدلايد
۲۲:۴۳:۳۹ – سيدنى، ملبورن

پیشاپیش سال نو همه مبارک به خصوص کسانی که دور از خانه و خانواده شان هستند.

به روز رسانی زمان تحویل سال نو – نوروز 1388

همانطور که قول داده بودم این هم به روز شدن ساعت تحویل سال در شهرهای مهم جهان

خیلی از دوستان هم اکنون خارج از ایران زندگی می کنند و شاید ندانند که سال نو ایرانی نزدیک است. این هم ساعت تحویل سال 1388 خورشیدی در شهرهای مهم دنیا:

جمعه 20 مارچ 2009

سال نو خورشیدی در روز جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۸۷ هجرى شمسى (برابر با ۲۰ مارس ۲۰۰۹ ميلادى) به ساعت ۱۵ و ۱۳ دقیقه و ۳۹ ثانیه به وقت تهران، و ساعت ۱۱ و ۴۳ دقیقه و ۳۹ ثانیه به وقت گرینویچ می لباشد.

لحظه تحویل سال نو خورشیدی به وقت دیگر شهرهای جهان به شرح زیر است:

۴:۴۳:۳۹ – سان فرانسيسكو، لس آنجلس، ونكوور
۵:۴۳:۳۹ – گواتلاما، مكزيكوسيتى
۶:۴۳:۳۹ – شيكاگو، هوستون، وينپگ
۷:۴۳:۳۹ – آتلانتا، بوستون، تورونتو، ديترويت، فيلادلفيا، مونترئال، ميامى، نيويورک، هاوانا، واشنگتن
۸:۴۳:۳۹ – برازيليا، بوئنوس آيرس، ريو دو ژانيرو، سائوپائولو، هاليفاكس
۱۱:۴۳:۳۹ – ليسبون، دوبلين، لندن
۱۲:۴۳:۳۹ – استكهلم، اسلو، آمستردام، بارسلونا، برلين، بروکسل، بلگراد، بوداپست، پاريس، پراگ، رم، زوريخ، ژنو، كپنهاگ، لاگوس، مادريد، ورشو، وين
۱۳:۴۳:۳۹ – آتن، آنكارا، استانبول، امان، بيت‏المقدس، بخارست، بيروت، ژوهانسبورگ، قاهره، كيپ‏تاون، كى‏يف، مينسک، هلسينكى
۱۴:۴۳:۳۹ – عدن، آديس آبابا، بغداد، خارطوم، رياض، كويت، مسكو، نايروبى
۱۵:۱۳:۳۹ – تهران
۱۵:۴۳:۳۹ – دبى
۱۶:۱۳:۳۹ – كابل
۱۶:۴۳:۳۹ – اسلام آباد، تاشكند، دوشنبه، كراچى، لاهور
۱۷:۱۳:۳۹ – بمبئى، دهلى نو، كلكته
۱۷:۲۸:۳۹ – كاتماندو
۱۷:۴۳:۳۹ – آلماتى، داكا
۱۸:۴۳:۳۹ – بانكوک، جاكارتا، هانوى
۱۹:۴۳:۳۹ – پكن، تايوان، سنگاپور، شانگهاى، كوالالامپور، مانيل، هنگ كنگ
۲۰:۴۳:۳۹ – توكيو، سئول
۲۲:۱۳:۳۹ – آدلايد
۲۲:۴۳:۳۹ – سيدنى، ملبورن

پیشاپیش سال نو همه مبارک به خصوص کسانی که دور از خانه و خانواده شان هستند.

شاکر وارد کانادا شد

شاکر پناهجوی همجنسگرایی است از ایران به یک کشور بدتر و با شرایط بسیار سخت تر فرار کرده بود. او نمی دانست زندگی در افغانستان بسیار خطرناک تر خواهد بود.
سازمان دگرباشان ایرانی (IRQR) تماس های متعددی با دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل و همچنین سفارت کانادا در کابل داشت و بالاخره پس از یک سال و نیم تحمل سختی های فراوان شاکر امروز وارد کانادا شد.
امیدواریم که زندگی جدیدی که از امروز شروع خواهد کرد همراه با موفقیت و پیروزی باشد.

پرونده ی ارژنگ به سفارت امریکا ارجاع شد

پرونده ی ارژنگ برای انجام مراحل اسکان مجدد به سفارت امریکا ارجاع شد. امیدواریم که زندگی جدید او سرشار از موفقیت باشد.

رادیو رهای این هفته هم منتشر شد

برتامه ی این هفته ی رادیو رها که گفتگویی است با دانیال منتشر شد.

برای شنیدن و یا دانلود آن می توانید از سایت رادیو دیدن کنید. www.radioraha.net

به مهدی در آلمان کمک کنید

دوستان عزیز،

مهدی یک همجنسگرای ایرانی است که چند سالی در آلمان منتظر پرونده ی پناهندگی خود است. همانطور که می دانید مهدی مثل خیلی از ما در ایران مشکلات زیادی داشته است و هنوز با آن مشکلات دست و پنجه نرم می کند. مهدی در نامه اش نوشته است که «یکی از بزرگترین مشکلات من در ایران انکار همجنسگرایی ام بود و یکی از سخت ترین چالش هایم در آلمان اثبات آن است»

پرونده ی مهدی چند بار رد شده و قاضی رفتار مناسبی با او نداشته است. قاضی به او گفته است که «چطور می توانی 28 سال در ایران زندگی کرده باشی و کسی نفهمیده باشد که تو همجنسگرا هستی؟ خانواده ات بی خبر باشند؟» مهدی توضیح داده است که من همیشه مراقب رفتارهایم بودم که کسی چیزی متوجه نشود اما قاضی با حالت تمسخر گفته است که » در آلمان اگر پسری دوست دختر نداشته باشد همه می فهمند که او همجنسگراست.» و در کمال تعجب قاضی به او گفته است که «قیافه ی تو به همجنسگرایان نمی خورد» مگر همجنسگرایان قیافه ی خاصی دارند؟ مگر فرد همجنسگرا حتما باید آرایش کند؟ رفتارهای زنانه داشته باشد؟ این حرف قاضی خالی از اشکال نیست.

ما در سازمان دگرباشان ایرانی (IRQR) کمپینی برای کمک به مهدی راه اندازی کرده ایم. نامه ای هم به زبان انگلیسی آماده شده است که می توانید از آن استفاده کنید و برای وزیر کشور، وزیر دادگستری و سخنگوی امور قضایی و حقوقی اتحادیه ی اروپا ارسال کنید و از آن ها بخواهید تا از مهدی حمایت کنند و پرونده ی او را بازنگری کنند. آدرس ایمیل ها و پیش نویس نامه را در زیر قرار می دهم و فقط کافی است که تاریخ، نام و کشور محل اقامت خود را به آن اضافه کنید و ارسال کنید.

در این روزهای قبل از سال نو با ایمیل هایتان مهدی را خوشحال کنید و به او بگویید که تنها نیست. هر کدام از شما که بخواهید برای مهدی نامه ارسال کنید می توانید از آدرس ما استفاده کنید و ما آن را برایش ارسال خواهیم کرد.

برای اطلاعات بیشتر می توانید به سایت سازمان (www.irqr.net) مراجعه کنید

Date:

To: Minister of Interior, Mr. Wolfgang Schäuble, poststelle@bmi.bund.de

Minister of Justice, Ms. Brigitte Zypries, poststelle@bmj.bund.de

European Justice & Human Rights Spokeswoman, Ms. Sarah Ludford, sarah.ludford@europarl.europa.eu

CC: IRQR, info@irqr.net

Subject: Germany threatens to deport Mehdi N. to Iran – Urgent need for action

Dear Ministers,

I am contacting you to request your assistance on a very urgent case involving Mehdi N., a gay Iranian, who is currently in Germany. I received some information about him through the IRanian Queer Railroad, based in Toronto, Canada.

Mehdi N. is a citizen of Iran, with case number 5265469-439. He escaped Iran in early 2007 because of his well-known fear of persecution on basis of his sexual orientation. He applied for asylum in July 2007, but the Deutsch Government unfortunately denied his asylum status and he is now at risk for deportation.

His asylum judge did not believe that he was gay due to the fact that he didn’t look like other gay individuals and the fact that Mehdi N.’s family was unaware of his homosexuality. I would like to express my deep concern about his situation, as he will experience imprisonment, torture, and even execution upon his forced return to Iran.

I am urging you to reconsider this case under the spirit of respect for human rights and I am requesting you to grant this person the full state of asylum in Germany.

Sincerely

X

Liza Minnelli » What Makes A Man A Man»

My mum and i we live alone
A large apartment is our home
In fairhome towers
We have to keep us company
Two dogs, a cat, a parakeet
Some plants and flowers
I help my mother with the chores
I wash, she dries, i do the floors
We work together
I shop and cook and sew a bit
Though mum does too i must admit
I do it better
At night i work in a strange bar
Impersonating every star
I’m quite deceiving
The customers come in with doubt
And wonder what i’m all about
But leave believing
I do a very special show
Where i am nude from head to toe
After stripteasing
Each night the men look so surprised
I change my sex before their eyes
Tell me if you can
What makes a man a man

At 3 o’clock or so i meet
With friends to have a bite to eat
And conversation
We love to empty out our hearts
With every subject from the arts
To liberation
We love to pull apart someone
And spread some gossip just for fun
Or start a rumour
We let our hair down, so to speak
And mock ourselves with tongue-in-cheek
And inside humour
So many times we have to pay
For having fun and being gay
It’s not amusing
There’s always those that spoil our games
By finding fault and calling names
Always accusing
They draw attention to themselves
At the expense of someone else
It’s so confusing
Yet they make fun of how i walk
And imitate the way i talk
Tell me if you can
What makes a man a man

My masquerade comes to an end
And i go home to bed again
Alone and friendless
I close my eyes, i think of him
I fantasise what might have been
My dreams are endless
We love each other but it seems
The love is only in my dreams
It’s so one sided
But in this life i must confess
The search for love and happiness
Is unrequited
I ask myself what have i got
Of what i am and what i’m not
What have i given
The answers come from those who make
The rules that some of us must break
Just to keep living
I know my life is not a crime
I’m just a victim of my time

I stand defenceless
Nobody has the right to be
The judge of what is right for me

Tell me if you can
What make a man a man

سودوکو

بارها افرادی را در مترو دیده بودم که جدول سودوکو حل می کردند. اما هیچ وقت نمی دانستم چیست و هیچ وقت امتحان نکردم چون کار کردن با اعداد را دوست نمی داشتم. هر چند سال ها مدیر مالی نمایندگی استان فارس یکی از شرکت های معتبر ایرانی در شیراز بودم اما کار من بیشتر در بررسی گزارش های مالی و شرکت در مناقصه های اداری در سرتاسر ایران بود. ولی کار با اعداد برایم جالب نبود. (دلم برای آن روز ها تنگ شده است. روزهایی که برای شرکت در مناقصات مسافرت می کردم. تهران، مشهد، اصفهان، کرمانشاه، سنندج، ایلام، اهواز، بندرعباس، چابهار و … در طی سفرهایم هم فرصتی پیش می آمد تا همجنسگرایان آن شهر ها را ببینم و با هم صحبت کنیم. دوستان خیلی زیادی از آن زمان ها دارم با خیلی از آن ها هم تماسی ندارم چون یا تلفن هایشان عوض شده و یا ایمیل هایشان. امیدوارم که بتوانم آنها را پیدا کنم. به خصوص کیان در تهران و امید در مشهد. )
نوامبر 2008 بود. ترکیه بودم. یکی از دوستان کتاب جدول سودوکو داشت و مشغول بازی با اعداد بود. خندیدم و گفتم تو با این عدد ها چه کار می کنی؟ برایم توضیح داد که سودوکو چیست. از من خواست تا امتحان کنم. ده دقیقه ای مشغول بودم و سر درد گرفتم. گفتم من اصلن علاقه ای به این کار ندارم. گذشت.
دسامبر 2008 بود. در فرودگاه آتلانتا بودم و پروازم برای واشنگتن دو ساعت تاخیر داشت. شارژ کامپیوترم تمام شده بود. همه ی صندلی هایی که نزدیک برق بود پر شده بود. حوصله ام سر رفت. به کتابفروشی فرودگاه رفتم و حدود یک ساعت مشغول بازی با کتاب ها و خواندن پشت جلدشان شدم. هیچ کدام از آنها من را تحریک نکرد که آنها را خریداری کنم. از در که بیرون می آمدم کتابی دیدم که روی آن بزرگ نوشته بود سودوکو. خریدم و در کیفم گذاشتم.
یک هفته بعد وقتی در فرودگاه نیویورک بودم و به تورنتو بر می گشتم یادم افتاد من کتاب سودوکو دارم. با بی اشتیاقی آن را در آوردم. کتاب حاوی دویست جدول بود. اولین صفحه اش را باز کردم و سعی کردم آن را حل کنم. نیم ساعت طول کشید. اما دو دقیقه بعد دومی را شروع کردم و این شد که معتاد به سودوکو شدم.
هر وقت سوار مترو می شوم به دنبال روزنامه هایی هستم که روی صندلی ها جا مانده است و سودوکوی آن حل نشده. در دستشویی خانه ام جدول سودوکو است. کنار تخت خوابم جدول سودوکو است. در جیب کاپشن ام هم سودوکو پیدا می شود. میانگین حل کردن هر جدول هم برایم به دو دقیقه کاهش یافته است.
در این مدت متوجه شده ام که سودوکو کمک خیلی زیادی به من می کند. به من یاد داد که چطور همه چیز را طوری کنار هم بچینم که تداخلی با هم نداشته باشند و اگر یک راه را رفتم و یک پله به آخر مانده متوجه شدم که یک جای کار ایراد دارد و درست در نمی آید چطور پله پله کارهای انجام شده را برگردم تا مشکل را پیدا کنم. اوایل وقتی با مشکلی مواجه می شدم روی جدول خط می کشیدم و به سراغ بعدی می رفتم اما به سرعت یاد گرفتم که خط کشیدن درست نیست و باید ریشه ی مشکلات را پیدا و آن را از بین برد.
این درسی بود که از سودوکو یاد گرفتم و امیدوارم که بتوانم آن را در زندگی ام پیاده کنم و حساب شده قدم بردارم بهتر از قبل. سودوکو مثل زندگی کردن است. تا حالا سودوکو حل کرده اید؟ می خواهید امتحان کنید؟

پاسخی به س ش در رابطه با پناهندگان

اول از همه کامنت س ش در پست پرونده ی غلامرضا به استرالیا ارسال شد:

«آقای آرشام، من خیلی دلم می خواد بدونم که زندگی این پناهندگانی که با کمک شما از ایران خارج میشن چگونه است؟ آیا زندگی جدید انها سرشار از موفقیت خواهد بود؟!!
به نظر من، نقل و انتقال پناهنده به امریکا هیچ دردی از جامعه همجنسگرایان ایران دوا نخواهد کرد… شما به جای این کارها تلاش کنین تا وضع دگرباشان رو در ایران بهتر کنید. کاری کنید که قوانین تغییر کنند. دید جامعه سنتی رو اصلاح کنید و …./
این نظر من بود. شاید هم اشتباه کنم! در هر صورت موفق باشین»

این سوال خیلی مهمی است. اشتباه هم نمی کنید و کاملن درست است که باید به فکر تغییر در ایران باشیم. من شخصن به عنوان یک همجنسگرای ایرانی که ناچار هستم خارج از ایران زندگی کنم و به قول خودم و یا به قول دوستان زندگی در تبعید دارم برای این مورد اهمیت خاصی قائل هستم.

تغییر به سوی اصلاح قوانین و رعایت حقوق انسانی یکی از ایده آل های زندگی بشری امروز است و فعالان حقوق بشر راه سختی را پیموده و حتا در پیش رو دارند تا به این آرزو یبشری جامه ی عمل بپوشانند. من کاملن مطمئن هستم که این تغییر مثبت در ایران هم اتفاق خواهد افتاد. روزی فرا خواهد رسید که ما از امنیت شخصی و حقوق برابر برخوردار خواهیم بود و شاهد این ادعا را تغییرات چند سال گذشته می دانم. آیا وضعیت دگرباشان ایرانی در ده سال پیش با امروز یکسان است؟ امروزه از آزادی های بیشتری برخوردار هستند یا ده سال پیش؟ نمی توانیم انکار کنیم که امروزه در ایران چیزهایی وجود دارد که در هیچ کجای غرب نیست. اما خطر آنها را تهدید می کند و هنوز امنیت اجتماعی ندارند. ده سال پیش برگزاری یک میهمانی جشن تولد که همه در آن دگرباش باشند و از سرتاسر ایران در آن شرکت کنند یک رویا بود. حتا دیدن پنج همجنسگرا در یک جا یکی از خوشحال ترین زمان های زندگی می شد.

امروزه جامعه تغییرات زیادی کرده است اما هنوز تا حد مطلوب فاصله ی زیادی دارد. پس می توانیم امیدوار باشیم که با ادامه ی فعالیت هایمان آینده را بهتر از امروز خواهیم کرد. اما نکته ی مهمی که در کامنت شما وجود داشت و مایل هستم با مثالی آن را توضیح دهم پناهجویان دگرباش هستند.

فرض کنید که شما سازمانی هستید که هدفتان ریشه کن کردن گرسنگی در جهان باشد. با سازمان های مختلف و دولت ها در ارتباط هستید و تلاش می کنید که غذای سالم و کافی بین شهروندان توضیغ شود تا دیگر گرسنه ای در دنیا وجود نداشته باشد. از طرفی هم می دانید که لابی کردن با دولت ها و قبول کردن این مهم زمان لازم دارد. حالا اگر یک روز فردی با شما تماس بگیرد و بگوید که من گرسنه هستم شما چه کار می کنید؟

آیا می گویید که بله می دانم گرسنه هستی و سازمان ما در تلاش است که گرسنگی را ریشه کن کند و امیدواریم که موفق شویم.

یا اینکه می گویید دولت ها موظف هستند که به شما غذا بدهد و درخواست غذا نکن و دست به اعتصاب غذا بزن تا دولت مردان ناچار شوند قوانین ضد بشری خود را عوض کنند

یا اینکه سعی می کنی به او غذا بدهید تا آن روز گرسنه نماند؟

بعضی مواقع در حین تلاش برای یک موضوع بزرگ یک سری نیازهای اضطراری وجود دارد. پناهجویان همان نیازهای اضطراری جنبش دگرباشان ایرانی هستند. همانطور که به آن فرد گرسنه نمی توانی بگویی که گرسنه بمان تا ما پروژه ی طولانی مدتمان را انجام دهیم به پناهجوی دگرباش هم نمی توانی بگویی که از شرایط غیر امن خود خارج نشو تا ما به هدف طولانی مدتمان که همان آزادی و برابری حقوقی است برسیم.

سازمان ما برای پناهجو شدن تبلیغاتی ندارد و به تمام پناهجویان مشکلات و شرایط سخت آن را متذکر می شویم. به هیچ کس نمی گوییم که از ایران خارج شو و یا نشو. این یک تصمیم فردی است. سازمان ما فعالیت های خود را زمانی شروع  می کند که فرد از ایران خارج شده است و درخواست پناهندگی داده است. پرونده ی آنها را پیگیری می کنیم و به حقیقت بیشتر زمان کاری مان را هم به خودش اختصاص می دهد اما تلاش برای ارتقای سطح آگاهی در ارتباط با دگرباشان ایرانی و شرایط آنان همچنان بی وقفه ادامه داشته و خواهد داشت.

امیدوار هستیم که همه با هم و با کمک به هم و بدور از کارشکنی کردن ها بتوانیم آینده مان را بسازیم. خودمان بسازیم نه اینکه برایمان بسازند.

هشتم مارس، روز جهانی زن

طبق معمول می خواهم اعتراض کنم. چرا روز هشت مارس باید تظاهرات و به اصطلاح خودشان آکسیون برگزار شود. اگر هشت مارس روز جهانی زن است چرا آن را به روز داد زدن و خشونت و فحش دادن تبدیل می کنند؟ بله می دانم که فلسفه ی وجود هشت مارس چیست. همانطور می دانم که زنان برابری حقوقی می خواهند اما این را هم می دانم که مشکل عمده ی زنان خود زنان هستند. زنانی که در جایگاه مرد می ایستند و تمام اشتباهات نظام مردسالاری را مو به مو تکرار می کنند. اگر اعتراضی وجود داشته باشد باید برای همه باشد. (حتی کسانی که صف اول معترضین ایستاده اند)

در همین تورنتو و در جامعه ی بزرگ ایرانی اش کم نیستند زنانی که از هزار مرد مردسالار خشن تر و زورگو تر هستند. چند روز پیش با یکی از آنها در مراسم معرفی یکی از کتاب های تازه چاپ شده در کانادا آشنا شدم. آنچنان حرف می زد که خود به خود با شنیدن صدایش عصبانیتی سردرد آور سراسر جسم انسان را فرا می گرفت. چند نفر جلسه را ترک کردند.

بعد از سخنرانی پیامبرگونه شان با او صحبت کردم. اعتراض کردم که این همه خشونت برای چیست؟ صدایش را بلندتر از قبل کرد و گفت «همین شما مرد ها هستید که ما زن ها را می گایید و بعد فکر می کنید که گُهی هستید. نه خیر ما زن ها حقوق مان را می خواهیم و تا شما را به زانو در نیاوریم دست از کار نمی کشیم» خنده ی تمسخرآمیزی به او کردم و گفتم که حداقل من در دسته ی آن مردهایی که عنوان می کنی قرار نمی گیرم. پس سر من داد نکش و بیا پایین.

با نگاهی به جنبش زنان در طول تاریخ می توانیم به روشنی دریابیم که فعالیت های بسیار چشمگیر و قابل احترامی انجام شده است. جنبش زنان در غرب همواره یکی از حامیان جنبش دگرباشان بوده است. جنبش زنان در غرب آزادی خواه و برابری خواه به معنای واقعی بوده است اما جنبش زنان در میان ایرانیان فاصله ی زیادی به جنبش های فمنیسیتی دارد. یا لا اقل صدای بلندگو دارش آن مفهوم را تداعی نمی کند. سخنرانی های فمنیست های غربی در مقایسه با برخی از زنان تریبون دار ایرانی همانند دریا و آتش است.

نباید منکر شد که فمنیست هایی همچون مهرانگیز کار عاقلانه و با درایتی تحسین برانگیز آنچنان کار می کنند که تاثیر گذار است. مهرانگیز کار وقتی حرف می زند می داند که چگونه پیام برابری خواهی اش را منتقل می کند اما خیلی ها هستند که شبانه روز می نویسند و کار می کنند اما در حکم همان زنان مردسالار قرار دارند.

جنبش دگرباشان هم می تواند با همین مشکل رو برو شود. همجنسگرایانی که مخالف حقوق همجنسگرایان هستند. و باید ما دگرباشان به خصوص لزبین ها بیش از پیش مختاط باشیم تا قدم در جای درستی بگذاریم.

روز هشت مارس، روز جهانی زن را نه تنها به زنان بلکه به تمام انسان ها تبریک می گویم. چون این روز در اصل نه گفتن به تبعیض بر اساس جنسیت است.

امیدوارم در آینده این روز به روز «نه گفتن به تبعیض ها» تغیر نام دهد و فقط زنان را قربانی تبعیض جنسی نداند چون خیلی از مردها هم قربانی بوده و یا هستند.

پرونده ی غلامرضا به استرالیا ارجاع شد

پرونده ی غلامرضا برای مراحل اسکان مجدد به استرالیا ارجاع شد. امیدواریم که زندگی جدید او سرشار از موفقیت باشد.

دوازدهمین برنامه ی رادیو رها – ایدز

دوازدهمین برنامه ی رادیو رها – بیماری های مراقبتی، اچ آی وی/ایدز منتشر شد.
برای شنیدن و دانلود برنامه ی این هفته می توانید به وبسایت رادیو رها مراجعه کنید
http://www.radioraha.net

یک هلندی و پناهجویان دگرباش ایرانی

یکی از دوستان قدیمی من در هلند پیشنهاد کرده است که می تواند به یکی از پناهجویانی که در ترکیه است و می خواهد به هلند بیاید کمک کند. آیا از بین پناهنده های دگرباش ایرانی که در ترکیه، مالزی و تایلند هستند کسی می خواهد مراحل اسکان مجددش برای کشور هلند انجام شود؟
لطفا به info@irqr.net ایمیل بزنید.