وب نوشت های من

آرشام پارسی – فعال حقوق دگرباشان

بایگانیِ فوریه, 2009

وزیر مهاجرت کانادا و پناهجویان دگرباش ایرانی

به دنبال پیگیری هایی که با نمایندگان پارلمان و وزیر مهاجرت داشتم بالاخره امروز وزیر مهاجرت آقای جیسون کنی نامه ای به نماینده ی دفتر کمیسریای عالی پناهدنگان در کانادا فرستاد و از او خواست تا پروسه ی پناهجویان دگرباش ایرانی را تسریع بخشند.

همچنین با دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل در آنکارا در ارتباط مستقیم هستیم و در چند هفته ی آینده مسافرتی دیگر به ترکیه دارم تا در ارتباط با مسائل پناهجویان ایرانی با UNHCR و سفارت کانادا در ترکیه مذاکره کنیم.

در تلاش هستم که ملاقاتی با سفارت استرالیا در ترکیه داشته باشم چون احتمال می رود برخی از پرونده هایی که قبلن به سفارت کانادا ارجاع شده است برای تسریع در پروسه ی اسکان مجدد به سفارت استرالیا منتقل گردد.

از تمام پناهجویانی که پرونده ی آنها به سفارت کانادا ارجاع شده است و هنوز جوابی از طرف سفارت دریافت نکرده اند و یا هنوز بدون کشور هستند خواهش می کنم در صورتی که هنوز با ما تماس نگرفته اند به آدرس info@irqr.net تماس بگیرند تا در مورد پرونده شان به آنها اطلاعاتی داده شود.

افرادی هم که به تازگی به عنوان پناهنده شناخته می شوند ممکن است با یک دوره ی طولانی مراحل اسکان مواجه شوند که در صورت تمایل می توانیم اطلاعاتی در ارتباط با پرونده شان در اختیار آنها قرار دهیم.

قبل از ترکیه مسافرتی نیز به آلمان دارم و در فرانکفورت با چند سازمان در ارتباط با وضعیت پناهجویان دگرباش ایرانی جلسه دارم. امیدوارم که بتوانم دوستان ساکن فرانکفورت را ببینم و از نزدیک با هم صحبت کنیم. احتمالا 15 مارچ در فرانکفورت خواهم بود.

به امید موفقیت و پیروزی برای همه

پیوست یک: نامه ی  وزیر مهاجرت کانادا به کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل

پیوست دو: پاسخ نامه ی سازمان از طرف وزارت امور خارجه ی کانادا

رادیو رها – بیماری های مقاربتی

برنامه ی این هفته ی رادیو رها در ارتباط با بیماری هایی است که از طریق رابطه ی جنسی منتقل می شود و حتمن برای شنوندگان مفید خواهد بود.

http://www.radioraha.net

پرونده ی محمد به سفارت امریکا ارجاع شد

پرونده ی محمد پناهجوی دگرباش ایرانی به سفارت امریکا ارجاع شد و آرزو می کنیم زندگی جدید محمد سرشار از موفقیت باشد.

حسن هم قبول شد

حسن هم بالاخره پس از حدود ده ماه انتظار به عنوان پناهنده شناخته شد.
حسن جان تبریک می گویم و امیدوارم دوست مشترک ما در آلمان که همگی با هم در ترکیه ملاقات داشتیم هم از این خبر خوب خوشحال شود.

پرونده ی آریا به کانادا ارجاع شد

پرونده ی آریا مهرگان پس از مدت زمانی طولانی به سفارت کانادا ارجاع شد. امیدوارم که روند سفارت آریا طول نکشد هر چند که این احتمال وجود دارد.

غزال هم قبول شد

غزال پس از حدود یازده ماه انتظار به عنوان پناهنده شناخته شد. از صمیم قبل به غزال و شوهرش تبریک می گوییم و بهترین ها را برای او آرزو می کنیم.

رادیو رها – آشکارسازی

دهمین برنامه ی رادیو رها هم منتشر شد و باید واقعن از تمام دوستان و همکارانم تشکر کنم.
در این برنامه در ارتباط با آشکارسازی صحبت شده است و اینکه چه شرایطی دارد و چطور باید با آن روبرو شد.
حتمن آن را بشنوید و نظرات خود را با بچه های رادیو در میان بگذارید.

http://www.radioraha.net
info@radioraha.net

شورای حقوق بشر همجنسگرایان ایرانی اعلام موجودیت کرد

بدینوسیله به اطلاع می رسانیم که در شصتمین سالگرد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد که به سال جرم زدایی از همجنسگرایی نام گذاری شده است، در دهم دسامبر دو هزار و هشت، شورای حقوق بشر همجنسگرایان ایرانی  با هدف گسترش حقوق بشر همجنسگرایان تشکیل شد.

ما، فعالان جنبش دگرباشان ایرانی، با اعلام موجودیت این شورا در جهت پیشبرد اهداف مان تلاش خواهیم کرد و امیدواریم به زودی شاهد رعایت حقوق همه جانبه ی دگرباشان ایرانی باشیم.

اول فوریه دو هزار و نه

شورای حقوق بشر همجنسگرایان ایرانی

برای دیدن سایت شورا می توانید از اینجا دیدن کنید: www.IRGLHRC.net

ای چینگ

تزلزل موجب موفقیت می شود

تزلزل اتفاق می افتد. اوه اوه

حرف های تمسخر آمیز. ها ها

تزلزل تا فاصله ی هزار کیلومتر موجب وحشت می شود

او نمی گذارد که جام و قاشق مراسم از دستش بیافتد.

این نوشته ای بود که برای من از کتاب ای چینگ در آوردند و خیلی برایم جالب بود چون مدتی است که در این رابطه با یکی از دوستان بحث و گفتگو داریم. در اینجا گذاشتم که یادمان نرود.

چند پرسش و پاسخ در مورد روابط جنسی

یکی از ایمیل های دریافتی و پاسخ به آنها را در اینجا می گذارم شاید برای دیگران هم جالب باشد.
mikham bedonam ke aya suck zadan mitoone baese enteghale HIV beshe ya na ?
بله. انتقال ویروس اچ آی وی از راه تماس مویرگی است و این احتمال وجود دارد که حفره ی دهانی ما در اثر غذا خوردن، نوشیدن مایعات گرم و … زخم داشته باشد و در اثر سکس دهانی با فرد ناقل اچ آی وی ویروس به ما نیز منتقل شود. به همین دلیل پزشکان توصیه می کنند که از روابط پر خطر دوری شود و برای سکس دهانی هم از کاندوم استفاده گردد.

aya sexe bedoone kandom hata age az salm boodan jense movafegh motmaen bashi bazam mitoone dared sar saz bashe ya na?
سوال اینجاست که چطور می توانی از سلامت شریک جنسی مطمئن باشی. ویروس اچ آی وی می تواند سال ها به صورت غیر فعال در بدن وجود داشته باشد و نشانه ی ظاهری خاصی ندارد و تنها با آزمایش خون می توان به وجود آن پی برد. اما زمان انجام آزمایش خون و شرایط خاصی نیز در تشخیص ویروس موثر هستند. بنابراین باید با فردی که شناخت کافی و کامل از او نداریم ارتباط جنسی پر خطر برقرار نکنیم. برای افراد مجردی که احتمال داشتن رابطه ی جنسی بدون برنامه ریزی وجود دارد توصیه می شود که همیشه کاندون به همراه داشته باشند و چنانچه فرصتی برای رابطه ی جنسی به وجود آمد و کاندوم به همراه نداشتند سعی کنند از همان ابتدا ذکر کنند که بدون کاندوم رابطه برقرار نمی کنند و اجازه ندهند لذت جنسی شان به اوج برسد چون در آن زمان معمولن تن به رابطه ی جنسی بدون کاندوم خواهند داد.

aya tahala be party haye sex gay raftid ya ba doost pesar hatoon sex jami dashtid ya na ? age dashtid chetori az salamte tarafe haye moghabel etminan hasel kardid ?
در ارتباط با این سوال کمی فکر کردم.
تا به حال به سکس پارتی نرفتم.
تا به حال در آن واحد با چند نفر رابطه ی جنسی نداشتم که بتوانم بگویم با «دوست پسرهایم»
اما زمانی که مجرد بودم آن را تجربه کرده ام.
رعایت اصول سلامت ارتباطی با تعداد شرکای جنسی ندارد و شخص همواره می تواند موارد بهداشتی را رعایت کند.

rasti dar kol chetori az salem boodane partner haye jensi khodet motmaen mishi ?
خب این سوال سختی است و پاسخ آن نیاز به بررسی های چند جانبه در رفتار افراد دارد اما زمانی می توانید با شریک جنسی خود رابطه ی جنسی بدون کاندوم داشته باشید که رابطه فقی بین شما دو نفر باشد و هیچ کدام از شما با دیگری ارتباط نداشته باشید. و به توصیه ی برخی از پزشکان در این شرایط بعد از دو سال رابطه ی با کاندوم می توان از آن چشم پوشی کرد.

man oon tori ke dar film ha mibinam kasani ke sex gay daran maghadeshoon kamelan tamize va nokate behdashti ro rayat mikonan aya estefade az daroo mitoone moshkel afarin bashe ?
در این مورد فکر می کنم منظور شما استفاده از داروهای موبر است. تنها مشکلی که می تواند به وجود بیاید ناراحتی های پوستی و حساسیت ناشی از استفاده ی آنهاست که باید قبل از خرید محصول به آن نکات توجه کنید.

پگاه امام بخش قبول شد

بالاخره پگاه امام بخش در انگلستان قبول شد.
حدود سه سال است که سازمان دگرباشان ایرانی (IRQR) پرونده ی پگاه را پیگیری می کند و بالاخره امروز خبردار شدیم که پگاه قبول شد.
طی مکالمه ی تلفنی ای که با او داشتم گفت: اصلا باورم نمی شود چون هنوز خودم نخوانده ام. باید فردا به دفتر وکیلم بروم و چند نامه را بخوانم تا باور کنم که از این به بعد راحت شده ام.
خبر تکمیلی در مورد پگاه بر روی وبسایت سازمان قرار دارد:

دیدار در اتاوا

سفر بیست و چهار ساعته ام به اتاوا تمام شد.
با شش نفر از نمایندگان پارلمان کانادا از احزاب لیبرال و نیو دموکرات و بلاک کبمواز ملاقات کردم و در مورد مسائل و مشکلات دگرباشان ایرانی و روند پناهندگی آنها صحبت کردم. آقای باچاند نماینده ی استان وبک هفته ی آینده با نماینده ی ارشد ایران در کانادا (در حال حاضر ایران در کانادا سفیر ندارد) ملاقات دارد و قرار شد که مسئله ی حقوق دگرباشان ایرانی را در جلسه ی خود پیش بکشد و درباره ی این موضوع و همچنین اینکه چطور دولت کانادا از طریق دیپلماسی جهانی می تواند به لغو قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با همجنسگرایان کمک کند، صحبت و تبادل نظر شد.
با دیگر نمایندگان هم در ارتباط با وضعیت پناهندگی پناهجویان ایرانی در ترکیه و اروپا صحبت کردم و قرار شد که اقدامات مشترکی در این زمینه انجام شود که اولین آنها حمایت و امضای طرح سازمان دگرباشان ایرانی (IRQR) برای تسریع پروسه ی پناهندگی از طریق دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل بود.
همچنین تعدادی از نمایندگان قبول کردند که در نامه ای جداگانه به سفارت کانادا در ترکیه علت تعلیق پروسه ی پناهندگی دگرباشان را جویا شوند تا بتوانیم در رفع آن تلاش کنیم.

دیداری هم با نماینده ی اسکان مجدد دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل در کانادا داشتم و درباره ی مسائل و سیاست های UNHCR بحث و تبادل نظر شد.

به زودی گزارش کامل دیدار تهیه و منتشر خواهد شد.

همچنین در ماه ایپریل هم مسافرتی به آلمان خواهم داشت و پس از آن به ترکیه خواهم رفت. اطلاعات دقیق تر برای دوستانی که در آلمان هستند به زودی برایشان ارسال خواهد شد.

پیرمردی در کلاب

یکی از دوستانم از مونتریال به تورنتو آمده بود. دیروز منزل یکی از دوستان دعوت داشتیم و شب با هم به کلاب رفتیم. من شخصن از گی بار و دیسکو و کلاب خوشم نمی آید و معمولن هم به خودی خود آنجا نمی روم و باید دلیل خاصی مثل همراهی کردن یک میهمان وجود داشته باشد.
دلیل آن هم که از کلاب خوشم نمی آید سر و صدا، لوث بازی ها، بی مزگی ها، و … می باشد و فکر می کنم وقتم را هدر می دهم.
دیشب که روی یک صندلی کنار استیج نشسته بودم و با دوستان به رقص یکی از این درگ کویین ها نگاه می کردیم پیرمردی توجه من را به خودش جلب کرد.
آن مرد کلاه بافتنی ای به سر داشت، ریش و سبیل سفید و کمری خمیده. جلو استیج و کنار میز ما بود. این مرد باعث شد که دیگر از حال و هوای دیسکو بیرون بیایم و حواسم جلب او شود. به ظاهر خیلی مهربان می آمد. هر کسی را می دید سلام و احوالپرسی گرمی با او می کرد و آنها را در آغوش می کشید. واضح بود که همدیگر را نمی شناختند و تمام افرادی که با او ملاقات کردند به گونه ای راحت نبودند و تعجب در صورتشان موج می زد.
در این فکر بودم که خب همه ی ما بزرگ و بزرگتر خواهیم شد و این انکار پذیر نیست اما چیز جالبی که نظرم را متوجه خود کرد و کمی هم آزار دهنده بود تماس دستش با پای یک پسر جوان بود. پسر جوان با یک حالت خیلی بی ادبانه رو به صورتش کرد و چیزی گفت و رفت. اما آن مرد باز به سراغ بقیه می رفت و دقیقن همین ماجرا تکرار می شد.
چندین سوال ذهنم را پر کرد. از بچه ها خداحافظی کردم و به خانه برگشتم. در راه مدام فکر می کردم که خب هر گونه تماس بدون رضایت شخص به خصوص اگر جنبه ی جنسی داشته باشد سکشوال هرسمنت نام دارد و جرم محسوب می شود و کار این مرد درست نبود، اما چه چیزی او را به این کار سوق داده بود؟

بی خیال – Boşver

این یکی از آهنگ های مورد علاقه ی من است و دوست داشتم دیگر دوستان هم آن را بشنوند.

Bak halime, bak aynada gördüğün zalime
Billahi bir mutlu gün bilmedim
Eller görsün hayrını, ben görmedim

Şu dünyada aşktan yana mutlu olan var mı?
Bin yıl sevsen beni sahte kalbinle, kâr mı?
Şu alem bir araya gelse, bitti biten
Boşver kalbim, boşver

Amaaan! Boşver, yıllara boşver, aşklara boşver
Aşklar gelir geçer
Sen kalbine şans ver, gidene yol ver
Kalbin elbet birgün yeniden sever

دیدار

بعضی وقت ها برای دیدار لازم نیست لباس بپوشی، مو شانه کنی، عطر بزنی، در راه باشی تا او را ببینی. می توانی دو دکمه را فشار دهی تا از دیدارتان لذت ببرید.

مردان دگرجنسگرایی که با مردان هم جنس خود سکس دارند

این مقاله ی بسیار جالب را حتما بخوانید. تا به حال چنین مطلبی به فارسی ترجمه نشده است و حتما با این افراد برخورد داشته اید. تا به حال ایمیل های زیادی در رابطه با این مطلب دریافت کرده ایم.
باید از آراد عزیز هم تشکر کنم که زحمت ترجمه ی آن را کشیده است.

نشریه ی ندا – شماره ی دوم
ترجمه از آراد

مردانی که با مردان سکس دارند (MSM) اصطلاحی است که از بدنه ی رو به رشد ادبیات مشتق می شود و نشان می دهد که تمام مردانی که با همجنس خود سکس دارند همجنسگرا نیستند. برای دسته بندی مردانی که دارای روابط جنسی با مردان دیگر هستند اما هویت جنسی آنها همجنسگرا و یا دوجنسگرا نمی باشد، پژوهشگرانِ سکس و سازمان های ایدز کلمه ی مخفف MSM را برای نامیدن واقعیتی پذیرفتند که تقسیم دنیا به همجنسگرا و دگرجنسگرا، با تعداد کمی دوجنسگرا که گاهی اوقات به سادگی مردان گی و یا لزبین هایی هستند که با همجنسگرایی خود سازش ندارند را، پیچیده تر می کند. و این واقعیتی است که فعالیت جنسی پیچیده تر از آن است که سیستم نامگذاری سنتیِ دوگانه (و یا حتی سه گانه) بتواند با آن تطبیق یابد.

این مقاله بر مردان دگرجنسگرا که با مردان روابط جنسی دارند (SMSM) (1) تمرکز می کند. اگرچه رفتار این مردان را می توان به صورت همجنسگرا و یا دوجنسگرا دید، این مردان نه گی هستند و نه بایسکشوال.

پدیده ی SMSM آنچنان عمومی و شناخته شده گردید که حتی Oprah در مصاحبه ی خود با J.L. King در مورد این مطلب صحبت کرد. J.L. King در ابتدا این سبک زندگی در اجتماع سیاهان را با کتاب پرفروش خود با عنوان On the Down Low (2) نگاهی بر زندگی مردان سیاه Straight که با مردان می خوابند، نشان داد. Keith Boykin در Beyond the Down Low سکس، دروغ و انکار در سیاهان امریکایی، SMSM را در میان آفریقایی-امریکایی ها نشان می دهد. اگرچه “down low” را به هیچ عنوان نمی توان محدود به جامعه ی آفریقایی-امریکایی دید. SMSM در تمام نژادها، تمام اقوام، مذاهب و رده های مختلف اجتماعی-اقتصادی وجود دارد.

تعداد مردان دگرجنسگرایی که با مردان سکس دارند را به سختی می توان دقیقاً محاسبه کرد اما این تعداد مطمئناً به طور شگفت آوری زیاد می باشد. براساس آمار مراکز کنترل بیماری، بیشتر از 3000000 زن امریکایی پارتنر جنسیِ مردانی هستند که مخفیانه با مردان دیگر ارتباط جنسی دارند، البته این تعداد شامل مردان بایسکشوال و مردان گی ِ مخفی نیز می باشد.

پدیده ی SMSM جدید نیست اگرچه تنها به تازگی توجه رسانه ها را به خود جلب کرده است. در نسل های پیش، این مردان به عنوان “trade” یا «کالا» توصیف می شدند – مردان دگرجنسگرایی که در روابط جنسیِ همجنسی به صورت مخفیانه شرکت می کردند و معمولا در آمیزش مقعدی نقش فعال و در عمل دهانی (fellatio یا تحریک آلت تناسلی مردان توسط زبان) نقش مفعول را انجام می دادند.

این افراد یا جزو تن فروشان بوده اند و یا مردانی بوده اند که تنها به دلیل در دسترس نبودن شریک جنسی زن با مردان دیگر رابطه ی جنسی برقرار می کردند (به عنوان مثال زندانی ها و یا مردانی که در محیط های تمام مردانه زندگی می کنند). این افراد می توانستند با مردان دیگر، مثلا نوجوانان فراری که برای زنده ماندن در خیابان ها زندگی می کنند و یا مردان جوان بی خیال و لاابالی (3) سکس داشته باشند.

این مردان برای یافتن فرد مقابل همجنس برای سکس معمولا در پارک های عمومی یا توالت های عمومی گشت می زنند، اما تمایلی به عضو بودن در اجتماع همجنسگرایان بجز در حاشیه ی آن ندارند.

اخیراً رشد اینترنت انجام انواع هوس های جنسی را برای همه از جمله SMSM ها آسان کرده است. اینترنت ملاقات مردان دگرجنسگرا (با هویت دگرجنسگرا) را با مردان دیگر برای سکس ناشناس و سریع، راحت تر و بی خطرتر نموده است. بنابراین تعداد مردانی که بدون به خطر افتادن هویت جنسی شان میل سکس با همجنس را تجربه می کنند رو به افزونی می باشد.

علاوه بر این برخی از مردان همجنسگرا به داشتن سکس با مردان دگرجنسگرا فتیش دارند. باز هم اینترنت و دیگر ابزار ناشناس به این مردان همجنسگرا کمک می کند تا با مردان دگرجنسگرایی که به دنبال داشتن سکس با مردان هستند ارتباط برقرار کنند.

چرا مردان دگرجنسگرا با مردان دیگر سکس دارند؟

دلایل زیادی وجود دارد که مردان دگرجنسگرا می توانند با مردان سکس داشته باشند. این دلایل در یک بازه از همجنسگراییِ موقعیتی تا اعتیاد جنسی قرار می گیرند. به طور کلی رفتار SMSM ی در محدوده ی ارضای جسمی و رفتارهای جنسی می باشد و ربطی به جذابیت یا کشش برای مردی دیگر ندارد. جذابیت در این رفتار نسبت به عمل و یا بدنِ (و یا عضوی از بدن) مردانه است و نه نسبت به خود یک مرد به طور کامل.

مردان دگرجنسگرایی که با مردان دیگر سکس دارند غالباً تمایلات جنسی بالایی دارند و به راحتی از لحاظ جنسی برانگیخته می شوند. این مردان ممکن است به دنبال یافتن ارتباطاتی با مردان باشند تا ارضای جنسی سریع و راحتی داشته باشند، که در این ارتباطات نیازی به متعهد شدن عاطفی ندارند و همچنین هویت جنسی آنها به عنوان یک مرد دگرجنسگرا به خطر نمی افتد.

برخی از SMSM ها را می توان به صورت «احساسی-دگرجنسگرا و جنسی-همجنسگرا» (4) توصیف کرد. اینها مردانی هستند که به صورت رمانتیک به جنس مخالف جذب می شوند اما تحریک عمده ی جنسیِ آنان با مردان می باشد. این مردان معمولاً به صورت دگرجنسگرایان ازدواج کرده و عاشق زنان خود می باشند اما با این حال به صورت جنسی تمایل دارند که با مرد دیگری سکس داشته باشند.

SMSM های دیگر آنهایی هستند که معمولاً ترس از اجتماع دارند و مهارت های کافی برای ارتباط برقرار کردن و لاس زدن با زنان را ندارند. معمولاً این افراد آنچنان دچار تشویش و پریشانی می شوند که ارضای جنسی خود را با مردان دیگر می یابند. چرا که داشتن فقط یک سکس (hook-up) از طریق اینترنت، پارک ها و مکان های عمومی ای که مردان برای داشتن سکس با دیگر مردان در آنها می گردند، آسان تر است و نیازی به مهارت های اجتماعی ندارد.

معمولاً SMSM ها نسبت به تصاویر لخت مردان برانگیخته نمی شوند. در عوض آنها به صورت جنسی با زنان برانگیخته می شوند و به آنها جذب می گردند. از این رو ارتباط آنان با مردان معمولا بیش از آنکه از میل جنسی شان ناشی شود (شهوت آنان به مردان معمولا کمتر از شهوت آنها به شرکای زن شان می باشد) از تمایل آنان به مردان برای تجربه کردن و انجام برخی فانتزی های جنسیِ ویژه شامل برخی فتیش ها ناشی می گردد.

در برخی موارد آنها مجبور و یا شدیداً علاقه مند به داشتن تجربیات متفاوت جنسی ای می باشند که ممکن است به آنها برچسب همجنسگرایی زده شود (مانند علاقه به ساک زدن (تحریک آلت تناسلی مردانه توسط زبان) یا داشتن سکس مقعدی به ویژه اگر علاقه به مفعول بودن داشته باشند). برای اجرای این علایق، این مردان دگرجنسگرا معمولاً به دنبال مردان همجنسگرا می باشند، چرا که برخی همجنسگرایان کمتر از زنان در این موارد سوء قضاوت کرده و همچنین نسبت به تجربیات جنسی آزاد بدون تعهد راحت تر هستند.

بعضی از SMSM ها خواهان پیوند با مردان دیگر بوده و نیازمند دریافت محبت از این مردان می باشند. آنها دریافت این محبت و پیوند را از طریق داشتن ارتباط جنسی با دیگر مردان می یابند. برخی از مردان دگرجنسگرا که احساس می کنند به اندازه ی کافی از پدر خود محبت و توجه دریافت نکرده اند، به دنبال یافتن سکس به عنوان راهی برای کسب پذیرش و محبت از مردان دیگر می باشند. ممکن است که این مردان ترجیح دهند که این پیوند، غیر جنسی باقی بماند اما آنها نمی توانند این صمیمیت و پیوند را به جز از طریقِ روابط جنسی به دست آورند.

برخی از SMSM ها افراد به اصطلاح خودشیفته ای (5) هستند که نیازی دائمی به پذیرش و توجه دارند. این مردان از سکس با مردان دیگر به عنوان راهی برای برآورده کردن این نیاز به ستایش و تحسین استفاده می کنند.

بعضی دیگر دچار نوعی بیماری وسواسی می باشند که در آن شخص، گرفتار این احتمال می شود که ممکن است همجنسگرا باشد. این مردان احساس می کنند که باید در برخی اعمال مشخص شرکت کنند و این، باعث ایجاد این ایده می گردد که آنها همجنسگرا هستند در حالیکه در حقیقت آنان دگرجنسگرا هستند. آنها هیچ لذتی در تماس جنسی با مردان نمی یابند، ولی با این حال به شرکت کردن در روابط همجنسگرایی رانده شده اند.

گروهی از SMSM ها سوءاستفاده های جنسی کودکی خود را بازی می کنند. اگر یک پسر دگرجنسگرا (اساساً دگرجنسگرا) توسط یک خویشاوند مرد خود مورد تجاوز قرار گیرد، ممکن است در حین رشد کردن و بزرگ شدن حس «بازگشت به صحنه ی جنایت» را با خود حفظ کند تا دردِ احساسی خود را پاک کرده و از بین ببرد. این مردان دگرجنسگرا گرایش جنسی همجنسگرایانه نداشته و رفتارهای همجنسگرایانه ی آنها ربطی به هویت جنسی و احساسی آنها ندارد.

SMSMهای دیگر معتادان جنسی ای هستند که به دنبال راههای جدیدی برای اضافه کردن به شرم ها، هیجان ها و برانگیختگی های جنسی خود می باشند. این افراد تنها به دلیل اعتیاد جنسی مجبور به داشتن سکس با مردان می گردند.

در انتها برخی SMSM ها از تصور کردن یا دیدن سکس همسر یا دوست دختر خود با مردان دیگر در حضور خودشان و یا اطلاع داشتن از اینکه کی و یا کجا رخ می دهد لذت می برند. اغلب از این احساسِ حقارت که همسر یا دوست دختر آنها از بودن با مرد دیگری که نیرومند تر و داراتر است لذت می برد، به صورت جنسی تحریک می شوند. برخی مردان نیز از داشتن سکس با همسر مردانِ دیگر در حضور و یا با اطلاع شوهر لذت می برند. بعضی اوقات این مردان وارد رابطه ی جنسی با مرد مقابل می گردند اما تنها در حضور همسر و یا دوست دختر آن مرد.

تفاوت بین مردان گی و SMSM

گرایش جنسی یک مرد گی با داشتن جذابیت زیبایی شناختی پایدار، عشق رمانتیک و جذابیت جنسیِ تقریباً انحصاری به همجنس خود توصیف می گردد. افکار، فانتزی ها و رفتارهای جنسی یک مرد گی با هم در یک راستا می باشند. هویت او بر اساس داشتن احساسات، عواطف، داشتن حس معنوی، روانی و جنسی انحصاراً و یا بیشتر به مردان می باشد.

از آنجا که بعضی از مردان همجنسگرا می توانند از زنان در قسمتی از فانتزی ها و رفتارهای جنسی شان لذت ببرند (برای مثال داشتن ارتباط جنسی با یک زن همزمان با ارتباط با مرد دیگری و یا تنها تجربه ی داشتن سکس با یک زن)، یک مرد گی اگر نه کاملاً، بیشتر به مردان گرایش دارند.

در مقابل، SMSMها ممکن است درباره ی مردان فانتزی سازی کنند اما کشش رمانتیک و جنسی اصلی آنها به زنان می باشد. آنها مردان دگرجنسگرایی هستند که به دلایل مختلف در رفتارهای جنسی با مردان دیگر شرکت می کنند. آنها نه همجنسگرا هستند و نه دوجنسگرا، اگرچه که رفتار جنسی آنها شامل داشتن سکس با دیگر مردان نیز می باشد. نکته ی کلیدی اینجاست که آنها خود را به عنوان یک همجنسگرا یا دوجنسگرا ندیده و نمی دانند.

در شناخت و درک SMSM، یک فرق عمده میان هویت جنسی و ترجیح جنسی است. ترجیح جنسی درباره ی هوس ها و فانتزی ها مختلف می باشد درصورتیکه هویت جنسی درباره ی این است که چگونه فردی خود را به عنوان یکی از عبارات دگرجنسگرا، همجنسگرا و یا دوجنسگرا می شناسد و معرفی می کند.

رفتار جنسی یک مرد دگرجنسگرا با مردان می تواند بازتابی از یک نیاز برای ارضای سریع جنسی، میل برای تجربه، اعتیاد و یا عکس العمل پیچیده ای برای سوءاستفاد های جنسی گذشته باشد. گاهی اوقات این رفتارها نشان دهنده ی مشکلات و تعارضات این افراد با امیال و احساسات جنسی شان می باشد، اما نمی تواند نشانگر یک هویت همجنسگرا باشد.

آیا رفتار SMSM بیماری است؟

از آنجا که برخی از رفتارهای SMSM ریشه های آسیب شناختی دارند که باید شناخته شوند، مردان دگرجنسگرایی که با مردان دیگر سکس دارند الزاماً بیمار یا دارای انگیزه های آسیب شناختی نیستند. مردان همجنسگرا، دوجنسگرا و دگرجنسگرا دارای رفتارها، فانتزی ها و امیال جنسی معینی می باشند که معمولاً به همراه مشکلات روانیِ کوچکی آنها را تجربه می کنند.

علاوه براین، همانطور که کینزی و همکارش در دهه های 1940 و 1950 اعلام کردند مردان و زنان مستعد دامنه ی بسیار وسیع تری از رفتارها و فانتزی های جنسی ای می باشند که معمولاً شناخته شده است. بسیاری اوقات مردان و زنان همجنسگرا فانتزی های دگرجنسگرایی و مردان و زنان دگرجنسگرا فانتزی های همجنسگرایانه دارند.

جدا از آن چیزی که یک مرد را به داشتن سکس با مرد دیگری می کشاند – تا زمانی که شخص آگاه به پیامدهای رفتارش می باشد، رضایت خود و پارتنرش را داشته باشد، به شخص دیگری صدمه نزند و به اعتماد پارتنرش احترام بگذارد – لذت جنسی خود توجیه داشتن رابطه ی جنسی می باشد. علاوه براین، حتی می تواند به خود شناسی فرد کمک کرده و چشم انداز شخصی فرد را وسیع تر نماید.

اگرچه، داشتن یک زندگی Down low می تواند از جهات مختلف پرمخاطره باشد. پنهان کاری و شرم موجود در این نوع زندگی می تواند باعث آسیب های روان شناختی مانند افسردگی و خود کم بینی، به علاوه ی بسیاری رفتارهای غیرعادی دیگر، از جمله وابستگی دارویی، اعتیاد جنسی، تلاش برای خودکشی، خیانت جنسی و داشتن سکس بدون محافظت گردد که خود می تواند منجر به بیماری های مقاربتی از جمله آلودگی به HIV شود.

یک قاعده ی تجربی مفید این است که، اگر رفتار SMSM مانع رشد روابط شخصیِ عمیق گردد، عزت نفس یا حس شخصیِ فرد را مضرانه تحت تاثیر قرار دهد و یا باعث ایجاد پریشانی حسی در مورد افراد مورد علاقه ی شخص گردد، درمان می تواند مفید باشد. SMSM هایی که در نهایت به درمان روی می آورند، اغلب در می یابند که مشکل، رفتارِ جنسی آنان نیست؛ بلکه احساس آنان نسبت به آن رفتارها منبعِ مشکل می باشد.

برخی در می یابند که رفتار جنسیِ آنان دلالت بر اعمال و وجوه غیر جنسیِ آنان و یا زخم های احساسی ای دارد که نیاز به مداوا و درمان دارند.

نکته ای در مورد درمان جبرانی

درمان جبرانی (6) که برای تغییر گرایش جنسی یک فرد از همجنسگرا به دگرجنسگرا تلاش می کند، به طور گسترده و صحیح بی اعتبار شده است. این روش به مرور باعث القای خودبیزاری در مردان و زنان همجنسگرا می گردد.

حال آنکه مدافعان و شاغلین درمان جبرانی به موفقیت خود در تغییر همجنسگرایان به دگرجنسگرایان مباهات می کنند، اما این ادعاها هنوز با روش های علمی ارزیابی نشده اند. باید گفت که می توان به فردی کمک کرد تا از برانگیختن کشش های همجنسی بپرهیزد، اما این معادل با تغییر گرایش یک فرد نمی باشد.

می توان گفت کسانی که ادعا می کنند که «قبلاً همجنسگرا» (7) بوده اند و در حال حاضر از همجنسگرایی به دگرجنسگرایی تغییر نموده اند، حقیقتاً دگرجنسگرایانی هستند که در گذشته به صورت همجنسگرایان رفتار می نموده اند.

آنها مردان دگرجنسگرایی می باشند که با مردان دیگر سکس دارند.

ملاقات با دکتر رضا مریدی

امروز با دکتر رضا مریدی نماینده ی ایرانی پارلمان استان انتاریو (استانی که تورنتو مرکز آن است) جلسه ای داشتم. جلسه ی بسیار خوبی بود و در ارتباط با مسائل مختلف ایرانیان ساکن کانادا و به خصوص دگرباشانی که به تازگی عضو جامعه ی ایرانی انتاریو می شوند صحبت کردیم.
همچنین در مورد مسائل پناهندگان دگرباش و شرایط آنها صحبت شد و نقطه نظرهای سیاسی-اجتماعی این پروسه مورد بحث قرار گرفت که چطور دولت کانادا می تواند در روند پناهندگی نقش موثرتر و فعالتری داشته باشد.
دکتر مریدی در آخر توصیه کرد که کار کردن برای حقوق دگرباشان آن هم در جامعه ی ایرانی چه در داخل کشور و چه در خارج کشور مشکلات خاصی به همراه دارد که باید با صبر و بردباری و با سکوت در برابر کارشکنی ها و تهمت و افتراهایی که در این میان به وجود می آید به تلاش هایتان ادامه دهید.

moridi22

دیدار با نمایندگان پارلمان کانادا

در چند روز آینده و بر طبق هماهنگی های انجام شده مسافرتی یک روزه به اتاوا دارم. روز بسیار شلوغی است و با حدود شش نفر از نمایندگان پارلمان و از احزاب و استان های مختلف ملاقات دارم. همچنین با دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل شعبه ی کانادا و یکی از دستیاران وزیر امور خارجه و معاون امور پناهندگی وزارت شهروندی و مهاجرت ملاقات خواهم کرد.
دیدار من در ارتباط با وضعیت پناهجویان دگرباش می باشد و طرحی را آماده کرده ام که دولت کانادا بتواند با فشار بر دفتر اصلی UNHCR در ژنو پروسه ی پناهندگی دگرباشان ایرانی را تسریع بخشد و آنها را از وضعیت انتظار بیش از حد خارج کند. تا به حال شش نفر از نمایندگان مجلس که با آنها ملاقات خواهم کرد از این طرح حمایت کرده اند.
دیروز هم طی مکالمهی تلفنی با مسئول امور پناهندگی وزارت شهروندی و مهاجرت پرونده ی افرادی را که به شخص وزیر تحویل داده بودم را پیگیری کردیم و قرار شد در چند هفته ی آینده نامه ای از دفتر وزیر به سفارت ترکیه ارسال خواهان تسریع پرونده ی آنها شوند. برای افرادی که پرونده ی آنها به صورت ویژه بررسی خواهد شد جداگانه ایمیل می زنم و به اطلاعشان می رسانم.
همچنین در اتاوا از سفارت آلمان نیز درخواست ویزا خواهم کرد تا بتوانم در چند ماه آینده در برنامه ای که با چند نفر از مسئولان امور پناهندگی در آلمان ترتیب داده شده شرکت کنم.

امیدوارم که بتوانیم قدمی مثبت در راه کمک به پناهجویان برداریم.

باز هم خبر خوب

دیشب تا ساعت 5:45 صبح نتوانستم بخوابم چون قرار بود که به دفتر کمیسریای عالی پناهندگان سازمان ملل در آنکارا تماس بگیرم و نمی دانم چه اتفاقی افتاده بود که یا ارتباط وصل نمی شد و یا اینکه وسط مکالمه تلفنم قطع می شد و دیگر شماره نمی گرفت.
بالاخره ساعت 5 تلفن وصل شد و خوشبختانه توانستم با چند نفر از مسئولین صحبت کنم. در ارتباط با آرش یکی از پناهجویان همجنسگرای سازمان می بایست با وکیل قانونی او صحبت می کردم. وکیل او همان وکیل من بود. اطلاعات آرش را دادم و کمی در رابطه با وضعیت او صحبت کردم. در آخر آقای وکیل من را به اتاق رئیس وصل کرد تا برخی از پرونده ها را با آنجا مطرح کنم.
با آقای رئیس هم که در چند جلسه همدیگر را ملاقات کرده بودیم صحبت کردم و قرار شد که اسامی کسانی که نیاز به کمک فوری دارند را برایش ایمیل کنم.
ساعت 5:45 دقیقه بود که خوابیدم و پس از چند تا تلفن از ترکیه، هلند و اتاوا ناچار بلند شدم. پیغامی از آرش داشتم: «قبول شدم»
من هم خیلی خوشحال هستم. اما به قول امیر حسین دوست عزیزم در ایران «هنوز نگران پرنده های مهاجر بدون بال هستم»

آرش قبول شد

آرش که بیش ازیک سال است که در ترکیه منتشر انجام مراحل پناهندگی خود بود و ماه ها از مصاحبه ی او گذشته بود بالاخره امروز قبول شد.
امیدوارم که همیشه شاد و خوش باشد.